تولید محتوا یعنی چه؟
اگر همین حالا بروید از هرکسی که کارش تولید محتوا استبپرسید تولید محتوا یعنی چه، احتمالا جواب خودش را میدهد؛ چون دنیای بازاریابی محتوا (Content Marketing) آنقدر گسترده است که هرکسی تعریف خودش را از آن دارد. اما ما میخواهیم به یک تعریف درست و مختصر از تولید محتوا برسیم.محتوا همان چیزی است که هر روز با آن سر و کار دارید؛ کلیپهای خندهدار یا عکس و توضیحات محصول که در اینستاگرام میبینید، که موقع برگشتن از دانشگاه در تاکسی گوش میدهید، ویدیوهای آموزشی در آپارات یا یوتیوب که تماشا میکنید، کتابهای دیجیتال که در موبایل یا کامپیوتر میخوانید و در نهایت همین مقاله تسمینو که حالا در حال خواندن هستید همه محتوا حساب میشوند.
پس هر چیزی که در دنیای دیجیتال میبینید، میشنوید یا میخوانید به نوعی محتوا حساب میشود.حالا اگر بخواهیم یک تعریف جامع برای محتوا بدون مثال زدن از انواع محتوا مانند رپورتاژ آگهی بنویسیم میرسیم به این تعریف:
به هر چیزی که برای انسان قابل درک است و در بستر کانالهای دیجیتال یا غیر دیجیتال قابل انتشار هستند محتوا میگویند.
پس در جواب سوال تولید محتوا چیست میتوانیم بگوییم:
تولید محتوا یعنی خلق هرچیز قابل درک برای انسانها
این تعریف خیلی فارسی سخت و دانشگاهی شد؛ این تعریف خیلی کلی است و ربط مستقیمی هم به بازاریابی ندارد. صبر کنید تا در ادامه بهتر توضیح دهم. تولید محتوا یعنی نوشتن، طراحی، ضبط یا ساخت هرچیزی که انسانها میتوانند درکش کنند و در بستر های مختلف منتشر میکنیم تا به اهدافی مثل کسب درآمد، رسانهسازی و … برسیم
شاید الان فکر میکنید که خب اگر تولید محتوا یعنی همین عکسهایی که در اینستاگرام پست میکنیم پس کار آنچنان سختی نیست! مقاله نوشتن هم که مثل انشا نوشتن است هرکسی میتواند بنویسد. پس چرا شرکتها اینقدر دنبال کارشناس تولید محتوا هستند؟ جواب این سوال ریشه در بازاریابی مبتنی بر محتوا (Content Marketing) دارد.
از تولید محتوا تا بازاریابی محتوا
فکر میکنید چرا نزدیک ۴۰ میلیون فالوور در اینستاگرام دارد اما فرضاً شوهر عمه شما که کلی هم ادعای آشپزی دارد، تعداد فالوورهایش از ۲۰۰ تا بیشتر نمیشود؟ نقطه تمایز اصلی بین اکبر که عکسهای خود را در حال کباب زدن در صفحه اینستاگرام منتشر میکند با سرآشپز معروف نصرت گوکچه در هدف و چگونگی تولید محتوا است.
- اولاً افراد یا کسبوکارها از تولید محتوا برای اهدافی مثل کسب درآمد، بازاریابی، برندینگ و فروش استفاده میکنند.
- دوماً، هر محتوایی نمیتواند در راه رسیدن به این اهداف کمک کند. به زبان ساده هر محتوایی محتوا نیست.
تولید محتوا فقط یک مرحله از چرخه بازاریابی مبتنی بر محتوا است.
فقط خلق محتوا بدون بقیه مراحل فایده زیادی ندارد. مثل این است که دویدن روی تردمیل بدوید، انرژی مصرف کنید اما به هیچ جایی نمیرسید. تولید محتوایی مفید است که بتواند برای شما درآمدزایی کند یا بتوانید به واسطه آن تغییری در دنیای اطرافتان ایجاد کنید. پس دیدیم که به همین راحتی هم نیست. شاید تا همینجا جواب سوال خودتان را پیدا کردید اما توصیه میکنم ادامه مقاله را بخوانید تا نکات جالبتری از این بازار پر سودای محتوا بدانید.
سر و کله تولید محتوا از کجا پیدا شد؟
اجازه دهید کمی در تاریخ عقبتر برویم. اولین تولید کننده محتوا غارنشینی بود به نام استونی بالمارت که خودش را در حال شکار گوزن روی دیوار غار نقاشی کرد! اوه ببخشید؛ گفتم کمی ولی خیلی عقب رفتیم. استونی بالمارت را فراموش کنید اما این نقاشیها هم نوعی تولید محتوا حساب میشود که البته دیگر با تعاریف امروزی مطابقت ندارد. تاریخ تولید محتوا با بازاریابی مبتنی بر محتوا گره خورده است.
مبداء تاریخی تولید محتوا از نظر ما زمانی است که از آن برای «کسب درآمد و بازاریابی» استفاده شد. یعنی زمانی است که کسبوکارها متوجه شدند تبلیغ خشک و خالی فایدهای ندارد و باید با مشتریان خود ارتباط برقرار کنند؛ آن هم ارتباطی دو طرفه و بلند مدت. یعنی دیگر آدمها گول تبلیغات را نمیخوردند و باید از در دوستی وارد رابطه شد. کلید این ارتباط تولید محتوا بود.
کسبوکارها شروع به تولید و توزیع محتوایی کردند که مخاطب به آن نیاز یا علاقه داشت. دقیقاً معلوم نیست اولین بار چه فردی یا کدام کسبوکار این ایده را اجرا کرد. اگر بود حتماً به او لقب پدر تولید محتوا را میدادیم :) با این حال گفته میشود همه چیز از شرکت در سال ۱۸۹۵ شروع شد. خب ببینیم آنها چطور این کار را شروع کردند.
مجلهها اولین بستر تولید محتوا بودند
شرکت جان دیر (John Deere) فعلی بزرگترین تولیدکننده ماشینآلات کشاورزی در جهان است. این شرکت در سال ۱۸۳۷ توسط آهنگر و مخترعی به همین نام بنیانگذاری شد. وقتی کسبوکار جان دیر رونق گرفت مثل بقیه شروع به تبلیغات کرد. با این که تبلیغات تا حدودی توانست به فروش ادوات کشاورزی کمک کند اما نتوانست یک ارتباط دائمی با مشتریان برقرار کند.
آنها شروع به انتشار مجله کردند اما نه مجلهای مثل بقیه با اخبار زرد و پر از صفحات تبلیغاتی. نام مجله را گذاشتند The Furrow و فقط مخصوص کشاورزان بود. این مجله مطالب آموزشی و خبری درباره کشاورزی دارد و در کنار این مطالب، محصولات تولیدی شرکت John Deere را معرفی میکند.
مجله The Furrow اولین تلاش جدی برای بازاریابی محتوایی است. جالب است بدانید این مجله هنوز هم منتشر میشود. البته وبسایت و شبکههای اجتماعی The Furrow برای نسل جدید جذابیت بیشتری دارند. اولین سردبیر این مجله آقای Sizemore نکات جالبی درباره سیاست مجله میگفت که هنوز هم کارساز است.
او میگفت:
تمام تمرکز محتوای مجله روی کشاورزان بود نه محصولات شرکت جان دیر. ما مدیران خود را قانع کردیم که داستانها کوتاهتر شوند و از تصاویر بزرگتری استفاده کنیم چون مردم حوصله خواندن مطالب طولانی را ندارند. ما از تصاویر منحصر به فرد استفاده میکردیم چون هیچ مجله دیگری این کار را نمیکرد.
مجله The Furrow به کشاورزها کمک میکند تا با یادگیری نکات و اصول کشاورزی محصول بیشتر و بهتری برداشت کنند و در کنار آن با محصولات جان دیر یا طرز استفاده از هرکدام آشنا میشوند. مجله به اندازهای موفق شد که کشاورزها آن را به عنوان یک منبع معتبر اطلاعات کشاورزی میخواندند و تصاویر مجله را روی دیوار خانه میچسباندند.
حالا مجله در ۱۲ زبان و ۴۰ کشور منتشر میشود. در نقطه اوج ۴ میلیون خواننده داشت و حالا با فعال شدن کانالهای دیجیتال، نسخه چاپی هنوز حدود ۱/۵ میلیون مشترک دارد. بعد از موفقیت این مجله، تعداد زیادی مجلۀ مشابه توسط کسبوکارها راه اندازی شد. مجلهها به چنان رونقی رسیدند که خیلیها مشترک دائمی چند مجله عمومی یا تخصصی میشدند. من که در ایران مجله ماشین، دانستنیها، دانشمند، موفقیت و خانواده سبز میخواندم. اگر متولد دهه ۸۰ به بعد هستید شاید هیچکدام از این نامها را نمیشناسید.
اوج گرفتن تبلیغات در عصر رادیو و تلویزیون
از حدود دهه ۱۹۲۰ میلادی یعنی زمانی که در هر خانه یک رادیو بود، تولید و بازاریابی محتوا وارد عصر جدیدی شد. صدا و بعد از آن تصویر به کمک تلویزیون به خانهها رسید. با این که در این دوره هم نمونههایی از تولید محتوا با اهداف کسب درآمد و بازاریابی دیده میشود اما تبلیغات خیلی پررنگتر بود.
برای مثال اولین سریال رادیویی به سفارش شرکت Procter & Gamble در دهه ۱۹۳۰ از رادیو پخش میشد و وسط آن صابونهای تولیدی همین شرکت را معرفی میکردند. این سریال طرفدار زیادی پیدا کرد. سبک خاص داستان و کش دادن الکی باعث شد اصطلاح سریال آبکی یا نمایش صابونی (Soap Opera) برای همه سریالهای رادیو و تلویزیونی مشابه استفاده شود. تا مدتها کمپینهای تبلیغاتی مردم و کسبوکارها را دیوانهوار عاشق خود کرده بود تا این که سر و کله اینترنت پیدا شد.
عصر اینترنت عصر محتوا
دنیای بدون اینترنت چقدر کسل کننده بود مگر نه؟ وقتی اینترنت و رایانههای رومیزی با آن مانیتورهای بزرگ به خانههای مردم رسید هیچکس فکرش را نمیکرد این پدیده تا این اندازه قرار است روی زندگی تک تک ما تاثیر بگذارد. اگر نام اولینها را کنار بگذاریم، رونق گرفتن تولید محتوا در عصر اینترنت چند نقطه عطف مهم دارد.
- گسترش وبلاگها
- شروع به کار موتورهای جستجو به ویژه گوگل
- ظهور شبکههای اجتماعی
در روزهای اول اینترنت فقط برای انجام کارهای ساده استفاده میشد اما به سرعت تبدیل به اقیانوسی از اطلاعات شد. صدها وبلاگ شروع به انتشار مقالات، اخبار و تصاویر کردند. پیدا کردن اطلاعات موردنیاز در این اقیانوس سخت شد پس موتورهای جستجو مثل گوگل وارد شدند و کار را راحت کردند. مردم برای چه چیزهایی جستجو میکردند؟ برای هرچیزی از راهنمای باز کردن لولۀ سینک آشپزخانه تا مقالههای علمی. خب معلوم است که در این دنیا کسی برنده است که محتوای بهتر و بیشتری تولید کند.
نقطه عطف سوم ظهور شبکههای اجتماعی بود. اگر یادتان باشد گفتیم که برندها فهمیدند باید با مشتری ارتباط برقرار کرد و چه چیزی بهتر از شبکههای اجتماعی. حال در دورانی هستیم که کمتر کسبوکاری پیدا میشود وبسایت اختصاصی یا حداقل صفحهای در شبکههای اجتماعی نداشته باشد.
تولید محتوا چه فرقی با تبلیغات دارد؟
اگر قسمتهای قبلی را با دقت خوانده باشید تفاوت و تبلیغات را درک کردهاید اما برای روشن شدن موضوع نیاز به یک مرز مشخص بین این دو حوزه داریم. تبلیغ پیامی یکطرفه است که به درستی به مخاطب منتقل میشود. منظور از «به درستی» یعنی پیامی مناسب، در زمان و مکان مناسب. هدف تبلیغات هم هرچیزی میتواند باشد؛ از یک محصول ساده تا تبلیغ یک حزب سیاسی یا حتی یک باور و عقیده.
تولید محتوا یکی از مراحل چرخه بازاریابی مبتنی بر محتوا است و روشی برای برقراری ارتباط دوطرفه و پایدار با مخاطب است. به طور کلی (نه همیشه) هدف تولید محتوا کسب درآمد مستقیم (از خود محتوا) یا غیر مستقیم (بازاریابی برای محصول یا خدمات) است. تبلیغات بیشتر در مرحله آگاهی (Awareness) از موثر است اما تولید محتوا در مراحل پایینتر قیف فروش تاثیر بیشتری دارد.
برای مثال، ما با دیدن بیلبورد تبلیغاتی با برند یک آژانس مسافرتی فقط آشنا میشویم اما دنبال کردن شبکههای اجتماعی و تماشای کلیپهایی جذاب از جاذبههای گردشگری و نظر نوشتن زیر پستها ما را به برند وابسته میکند. حالا که حرف از تبلیغات شد، به شما پیشنهاد میکنیم نگاهی به ویدیو زیر بیاندازید. اینجا مدرس دوره برایمان توضیح میدهد که چطور با استفاده از بازاریابی آنلاین میتوانیم مشتری جذب کنیم و به فروش برسیم.
آیا هر کسبوکاری به محتوا نیاز دارد؟
اگر خیلی ساده بگوییم، بازاریابی مبتنی بر محتوا برای هر کسبوکاری که بتواند محتوای مفید و با کیفیت تولید کند ضروری است. تولید و بازاریابی محتوا مزیتهای زیادی دارد که مهمترین آنها موارد زیر است:
- میتوانید از خود محتوا کسب درآمد کنید.
- برای محصول یا خدمات شما مشتری میآورد.
- یک روش کم هزینه است.
- کمک به ایجاد شهرت، اعتماد و اعتبار میکند.
- نتایج و عملکرد آن به راحتی قابل تحلیل است.
- در وفادارسازی مشتریان تاثیرگذار است.
هر کسبوکاری میتواند از روش محتوا کمک بگیرد اما فعالیت در همه کانالها و بسترها ضروری نیست. بعضی وقتها یک پیج اینستاگرام تمام مزیتهای گفته شده را تامین میکند و بعضی وقتها همزمان باید وبسایتی پر از مقاله داشت، کتاب نوشت، در شبکههای اجتماعی فعال بود، پادکست ساخت و کلیپ تولید کرد. این که تولید محتوا در چه ابعاد و چه کانالهایی نیاز است بستگی به موضوع کسبوکار، نوع محصول یا خدمات، و از همه مهمتر زمان و هزینه لازم دارد. خلاصه این که اگر در کسبوکار خود میتوانید تولید محتوا کنید حتماً این کار را انجام دهید.
محتوا خودش یک کسبوکار است
هزاران شرکت یا افرادی به تنهایی با محتوا کسب درآمد میکنند. دو روش متداول و پرطرفدار کسب درآمد از محتوا یکی فروش خود محتوا و دیگری تبلیغات است. کافی است یک وبسایت پربازدید ایجاد کنید یا کانالها و صفحههای پرطرفدار در شبکههای اجتماعی بسازید و بعد سفارش تبلیغات بگیرید.
در روش فروش خود محتوا هم باید محتوای تولیدی به اندازهای ارزشمند باشد که مخاطب حاضر شود برای آن پول بدهد. همین حالا هم وبسایتهایی هستند که برای استفاده از مطالبشان باید اشتراک بخرید. سایت متمم یک نمونه خوب در ایران است. خب اگر تولید محتوا اینقدر بازار بزرگی دارد، پس شغل آن هم باید جالب و پردرآمد باشد. در قسمت بعد کمی هم درباره شغل آن توضیح میدهیم.
شغل تولید محتوا چیست؟
شغل تولید محتوا در سالهای اخیر آنقدر متقاضی پیدا کرده است که خیلی افراد (مثل من) آن را به عنوان شغل اصلی انتخاب میکنند و برای بعضی هم شغل دوم است. موضوعات و کارهای محتوا زیاد است و هرکس با هر علاقهای میتواند در یکی از حوزههای آن کسب درآمد کند. خیلی هم سخت نیست؛ میتوانید یک دورکار باشید یا یک کارمند حضوری در شرکتهای بزرگ. فقط باید مهارتهای اولیه را که در ادامه توضیح دادیم یاد بگیرید.
کارشناس تولید محتوا میتواند برای وبسایتها مقاله بنویسد، برای شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام پست بسازد و منتشر کند یا ویدیو کلیپ، پادکست، ایبوک و … تولید کند. امروزه شغل کارشناس تولید محتوا یک شغل نسبتاً تخصصی شده است. یعنی یک نفر نمیتواند دهها کار مختلف انجام دهد. بدون دانش و تجربه هم هرکسی نمیتواند یک شبه کارشناس تولید محتوا شود.
بیایید با هم به صحبتهای حسین، یکی از کارشناسهای محتوای نوین درباره شغل تولید محتوا گوش کنیم:
در حال حاضر، مشاغل تولید محتوا به طور عمده متمرکز بر تولید محتوا برای سایت و شبکههای اجتماعی هستند؛ و متاسفانه در ایران به دلیل فیلتر شدن اکثر شبکههای اجتماعی به جز اینستاگرام، بخش بزرگی از تولید محتوا محدود به سایتها و اینستاگرام شده است. به همین دلیل است که اگر همین الان سری به سایتهای کاریابی و آگهی استخدامی بزنید، میبینید که همه شرکتها دنبایل نیروهای تولید محتوا برای سایت و اینستاگرام خودشان هستند. خب پس ما هم مهارتها و وظایف این دو شغل جذاب در بازار کار ایران را معرفی میکنیم.
شغل تولید محتوا برای اینستاگرام
تولید محتوا در اینستاگرام نیازمند شناخت کامل این شبکه اجتماعی است.پس قبل از هرچیزی باید خودتان یک اینستاباز حرفهای باشید. یعنی صبح که بیدار شدی قبل از هرکاری اینستاگرام را باز میکنی :)
برای این که شرکتی به شما اعتماد و مثلاً پیج اینستاگرامی خودش با چند صد هزار یا چند میلیون فالوور را به دست شما دهد، باید چند مهارت مهم داشته باشید:
- نویسندگی برای نوشتن کپشن یا نوشتن روی تصاویر و استوریها
- گرافیک (کار با ابزارهای فتوشاپ، ایلاستریتر یا انواع اپلیکیشنهای موبایل ساخت پست و استوری)
- آشنا با اصول عکاسی و فیلمبرداری
- مهارت ویرایش ویدیو (نه در حد فیلمهای هالیوودی ولی در حد کارهای ساده)
- مدیریت پیج (گذاشتن پست و استوری، پاسخگویی درست به کامنتها و پیامها)
- تحلیل و ثبت گزارش بازخوردها و آمارهای پیج
از مهارتها حرف زدیم و پیشنهاد میکنیم روی یادگیری فتوشاپ به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای تولید محتوا سرمایهگذاری کنید! ما در نوین، به طور کامل و جامع کار با این ابزار و نحوه طراحی را به شما آموزش دادهایم، از طراحی کاور تا پست و استوری، بنرهای مختلف و کلی آموزش دیگر! هرچه پیج شما فالوور و تعامل بیشتری داشته باشد، امکان دارد تعداد بیشتر شود و کارها بین چند نفر تقسیم شود. مثلاً گرافیست فقط پست بسازد، یک نفر فقط پیامها و نظرات را جواب دهد و …
شغل تولید محتوای متنی برای سایت
کارشناسان تولید محتوای نوشتاری معمولاً برای سایتها استخدام میشوند. این افراد مقالاتی مثل همین مقالهای که در حال خواندنش هستید مینویسند. الان به طور کلی کارشناسان تولید محتوا افرادی با تخصص یا مهارتهای زیر هستند:
این مهارتها مهم هستند اما مهمتر از همه داشتن دانش و مسلط بودن کارشناس تولید محتوا به موضوع است.
اگر فردی مهارتهای اولیه را داشته باشد اما هیچ سررشتهای از پزشکی و سلامت نداشته باشد، به سختی میتواند در این حوزه محتوای اصیل، با کیفیت و مفید تولید کند. البته غیرممکن نیست چون هزاران محتوا در هر موضوع منتشر شده است و خیلیها با کمک محتواهای قبلی، محتواهای بهتری تولید و منتشر میکنند.
نه مردم به محتوای بیکیفیت و غیرکاربردی علاقهای دارند و نه موتور جستجوی گوگل. فاکتور E-A-T به همین دلیل در الگوریتمهای گوگل اضافه شد تا محتواهایی که توسط افراد متخصص، معتبر و قابل اعتماد تولید شدهاند رتبه بهتری در نتایج جستجو بگیرند. (برای اطلاعات بیشتر مقاله را بخوانید).
و در انتها خیلی خیلی مواظب باشید به یک «کپی کننده محتوا» به جای «تولید کننده محتوا» تبدیل نشوید چون آخر و عاقبت ندارد.
بازار کار تولید محتوا
در حال حاضر تقاضا برای استخدام کارشناس تولید محتوا خیلی زیاد اما تعداد افراد متخصص در این حوزه خیلی کم است. کافی است نگاهی به آگهیهای استخدامی بیندازید. از یک کسبوکار ساده تا بزرگترین شرکتها دنبال نیروی تولید محتوا هستند.
شاید فکر کنید دلیل کمبود نیرو سخت بودن کار تولید محتوا باشد. در واقع تولید محتوا کار چندان سختی نیست اما به دلایلی مثل ناآشنا بودن جوانها با این شغل، نیاز به یادگیری شخصی و مداوم و خلاقیتمحور بودن، متقاضی زیادی ندارد. تولید محتوا از آن شغلهایی است که نه در دانشگاهها رشتهای دارد و نه یک شغل کلیشهای با کارهای روتین و تکراری است که یک روزه یاد بگیرید. به همین دلیل خلاق بودن برای این شغل ضروری است.
منبع: