فرهنگ و هنرکسب و کار

کتاب از چیزی نمی ترسیدم pdf رایگان

چرا خرید و دانلود کتاب pdf از چیزی نمی ترسیدم مهم است؟

سردار دلها به عنوان کسی که از نظر همۀ کسانی که او را می‌شناسند، از همان دسته کسانی است که از چیزی نمی‌ترسیده. او سردار دل‌های همۀ ما بود و هست و خواهد بود.
خرید کتاب از چیزی نمی ترسیدم به این دلیل برای همۀ ما مهم است که حاج قاسم سلیمانی برای جهان شناخته‌شده و یک شخصیت بسیار محبوب بود و هست و خواهد بود.

یادداشت امام خامنه ای بر این کتاب

بسمه تعالی

“هر چیزی که یاد شهید عزیز ما را برجسته کند، چشم‌نواز و دلنواز است. یاد او را گر چه خداوند بر اوج برجستگی قرار داد و بدین گونه پاداش دنیایی اخلاص و عمل صالح او را به او هدیه کرد، ولی ما هم هر کدام وظیفه ای داریم. کتاب حاضر را هنوز نخوانده‌ام اما ظاهرا می تواند گامی در این راه باشد.
رزقناالله ما رزقه من فضله
سیّدعلی خامنه‌ای 99/10/7”

شاید بتوان این اشاره توسط ایشان را توصیه‌ای برای خواندن و خرید کتاب از چیزی نمی ترسیدم دانست.

زینب سلیمانی، درباره زندگی نامه خودنوشت شهید سلیمانی گفت:

از چیزی نمی ترسیدم زندگینامه ای است که حاج قاسم با دست مجروحش نوشته است. شرح زندگی مردی از دل روستای دورافتاده در کرمان که چند دوره از زندگی ساده و گیرای خودش را برایتان روایت کرده است.
این، داستان شکل‌گیری زندگی شخصیت مردی است که از چوپانی به جایگاهی به بلندای وسعت آسمان‌ها رسید.”

بخشی از کتاب از چیزی نمی ترسیدم

به این بخش توجه کنید:

“سید محمد آمده بود. سید روضه می‌خواند. سالی سه تا چهار ماه خانه ما می‌ماند. بهترین غذا مال او بود. پدر و مادرم خیلی به او احترام می‌کردند. با آمدن سید، ماه‌ها سیر می‌شدیم. با پدرم رفیق صمیمی بود. بعد از اینکه خرش را آب برد، دیگر کمتر خانه ما می‌آمد.”

در اواسط کتاب از چیزی نمی ترسیدم، ناشر به رفتارهایی اشاره کرده که قبل از انقلاب با حاج قاسم می‌کردند و به زبان خود حاج قاسم گفته است که چه طعنه‌هایی به وی می‌زده‌اند.

حاج قاسم در یکی از پاراگراف‌های کتاب، به این طعنه‌ها اشاره و یکی از آن‌ها را بیان کرده است:

“اواخر سال 56 بود که من برای امتحان گواهینامۀ رانندگی قبول شده بودم. به یکی از مرکز های راهنمایی و رانندگی برای گرفتن گواهی نامه خود مراجعه کردم افسری بود به نام اذری نسب گفت : بیا تو اتفاقا گواهی نامه ات رو خمینی امضا کرده!)

در ادامۀ زندگینامه خودنوشت شهید سلیمانی گفته شده است که به‌دلیل علاقۀ حاج قاسم به انقلاب، ایشان را به‌شدت دچار ضرب و شتم قرار داده‌اند؛ طوری که ایشان با شنیدن این حرف‌های رکیک و زیر بار فشار و درد این ضرب و شتم‌ها از حال رفته و بیهوش شده‌اند.

در این پاراگراف‌ها از شدت علاقه و پایبند بودن ایشان به انقلاب و حضرت خمینی (ره) اشاره شده است.

خلاصه کتاب از چیزی نمی ترسیدم

(به قلم زینب دسترنج)

این کتاب با یادداشت مقام معظم رهبری آغاز می‌شود که در بالا آن را ذکر کردیم.
مقدمه این کتاب نوشته زینب سلیمانی، دختر حاج قاسم است.
وی ذکر می‌کند که حاج قاسم اهمیت زیادی به مطالعه می‌دادند و کتاب های مختلفی از شعر فارسی و رمان خارجی گرفته تا کتاب های تاریخی ، نظامی و سیاسی را مطالعه می‌کردند.

از چیزی نمی ترسیدم دو بخش دارد: بخش اول خاطرات شهید سلیمانی به صورت ویراستاری‌شده و با توضیح کلمات سخت و محلی و بخش دوم شامل اصل نوشته دستنویس است. این ۱۳۶ صفحه کتاب، به اندازۀ حدود ۷۰ صفحه از شما وقت می‌گیرد و با توجه به  متن روان آن نهایتاً در مدت یک ساعت می‌توانید کل کتاب را بخوانید.

شهید سردار سلیمانی، از اصل‌ونسب و داستان خانواده خود شروع می‌کنند که از عشایر لرِ نژاد کرمان‌اند. ازدواج پدر و مادرشان و بعد کودکی خود را می‌گویند.
نکته جالب این قسمت از کتاب از چیزی نمیترسیدم این است که سردار به‌دلیل وابستگی زیاد به مادرش، ۳ سال شیر خورده است!
در زندگینامه خودنوشت شهید سلیمانی، ایشان دوران کودکی و نوجوانی و مدرسه خود را با توصیفات فضای محل زندگی و حال‌وهوای آن روزهایش به تصویر می‌کشد.

داستان به جایی می‌رسد که به‌دلیل بدهی پدرش به بانک تعاون روستایی، تصمیم می‌گیرد به شهر برود و کار کند. با وجود سن کم، به شهر می‌رود و دنبال کار می‌گردد. طبیعتاً برای یک نوجوان ۱۳ساله، به‌سختی کار پیدا می‌شود.

طبق این خلاصه کتاب از چیزی نمی ترسیدم این فرزند زحمتکش، مبلغ بدهی پدر خود را به دست می‌آورد و بعد از آن هم، همراه چند نفر دیگر برای کمک به تأمین مخارج خانواده در کرمان می‌مانند و کار می‌کنند.
این در حالی است که انقلاب در مسیر به وجود آمدن است.
مردمی که از ظلم‌های شاه به ستوه آمده‌اند و مخالفت‌های شاه با مجالس عزاداری و… باعث نارضایتی آن‌ها شده، قیام کرده‌اند.

قاسم سلیمانی که یادداشت هایش را با دست خودش در کتاب از چیزی نمی ترسیدم نوشته، جزء خانواده‌ای مذهبی و اهل رعایت حلال و حرام و نماز بود؛ ولی از این ماجراها خبر نداشت. او در حین رفت‌وآمد به شهر و بیشترشدن این اخبار و تظاهرات و پخش کردن عکس امام، با امام خمینی(قدس سره) آشنا می‌شود و خود نیز پا در این میدان می‌گذارد و در مقابل ظلم و باطل می‌‌ایستد. او در کتاب از چیزی نمی ترسیدم جریاناتی از آن روزها را توصیف می‌کند.

این خاطرات تا سن ۲۰ و اندی‌سالگی از حاج قاسم است و قبل از پیروزی انقلاب؛ اما نکته‌ای که باعث می‌شود خواندن این کتاب باارزش شود، خودنوشت بودن این کتاب است و معتبر بودن آن‌‌.

در بخش‌های اول این کتاب، به‌صورت عامیانه خاطرات حاج قاسم به قلم خود ایشان بیان شده.
یکی از موضوعاتی که در کتاب شهید سلیمانی توجه ما را به خودش جلب می‌کند، خاکی بودن و مردمی بودن قاسم سلیمانی است، همرنگ بودن ایشان با مردم عادی.
به عنوان مثال یکی از داستان‌هایی که شهید سلیمانی نوشته، راجع به چوپانی کردن ایشان و مدیریت گوسفندهاست!

در بخشی از این مطلب کتاب از چیزی نمی ترسیدم به بزرگی و یگانگی خداوند اشاره کرده است که خداوند چگونه به حیوانی به‌ظاهر بدون شعور، به‌قدر نیازِ حقیقی شعور داده است تا بتواند در تاریکی مطلق، صاحب، خانه و برۀ خودش را تشخیص دهد!

یکی از موضوعات دیگر که حاج قاسم اشاره کرده، سطح مالی ایشان است؛ این که خانواده این شهید افرادی ثروتمند نبودند و مانند اکثر خانواده‌ها و شاید کمی پایین‌تر از عموم مردم برای رفع بعضی نیازهای مالی با مشکلات دست‌وپنجه نرم می‌کرده‌اند.

به گفته شهید سلیمانی، هنگامی از غذاهای خوب مانند برنج استفاده می‌کردند که مهمان داشتند.
در یک بند از کتاب به این موضوع اشاره شده:

“…سالی چند با بیشتر برنج نمی‌خوردیم. شانس ما وقتی بود که مهمان داشیتم… .”

زندگینامه خودنوشت شهید سلیمانی، اثر قاسم سلیمانی به همراه دانلود کتاب شعر

تهیه و خواندن این اثر به تمامی علاقه‌مندان این شهید بزرگوار پیشنهاد می‌گردد. ما در مجموعه جریان کتاب سعی کرده‌ایم تا خرید کتاب از چیزی نمی ترسیدم را برای شما آسان کرده و به راحتی و فقط با چند کلیک ساده آن را به دست شما برسانیم.

به امید اینکه همه جوانان و نوجوانان کشور قاسم سلیمانی‌ها شوند، از چیزی نترسند و آینده این مرزوبودم را بسازند

منبع : www.thelibrarypk.com/poetry-books