اجتماعیکسب و کار

قانون عدم تمکین

در واقع باید گفت که تمکین زن و وکیل حقوقی چیست؟ مطابق ماده ۱۱۰۲ قانون مدنی همین که عقد نکاح به طور صحیح واقع شد روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در مقابل همدیگر برقرار می شود. تمکین در لغت تن دادن است و در تعبیر حقوقی؛ قیام زن به ادای وظایف زوجیت در مقابل شوهر گفته می شود.این واژه در قانون مدنی نیامده و تعریف نیز نشده است ولی در ماده ۴ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ از این واژه استفاده شده است.

تمکین عام

زن می بایستی در منزلی که شوهر انتخاب می کند و البته متناسب با شان زوجه باشد سکونت نماید و در واقع مرد به زن دسترسی داشته باشد مگر اینکه انتخاب مسکن با زوجه باشد یعنی در عقد نکاح شرط شده باشد ولی در عین حال بایستی پس از انتخاب مسکن تمکین عام از شوهر داشته باشد تا ناشزه محسوب نشود.پذیرفتن ریاست مرد در خانواده (ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی) و همچنین حق سکونت زوجه نیز تمکین عام زن از شوهر محسوب می شود.

ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی – «در روابط زوجین ریاست خانواده از خصائص شوهر است»

ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی – «زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند سکنی نماید مگر آنکه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد»

The law of disobedience

تمکین خاص

برقراری رابطه خاص جنسی و زناشویی متعارف است. و ناظر به اطاعت پذیری زن از مرد در مسائل جنسی به طور متعارف است. که در واقع تمکین جنسی است.

دادخواست الزام به تمکین

زوج یا وکیل او در موارد عدم تمکین زوجه بایستی با دادن دادخواست  از طریق ثبت در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی اقدام حقوقی کنند. دادگاه خانواده در شهر محل اقامت زوجه تشکیل میشود. بهتر است قبل از تقدیم دادخواست، اظهارنامه ای مبنی بر لزوم تمکین و بازگشت زوجه به منزل از طرف شوهر برای زن فرستاده شود.

رویه دادگاه ها خانواده تهران چنین است که زوج بایستی ثابت نماید که  مقدمات تمکین مثل تهیه مسکن متناسب زوجه و اثاث البیت را تهیه کرده است.پرونده الزام به تمکین دو مرحله ای است یعنی هر کدام از زوجین که رای دادگاه بدوی به ضرر او باشد می تواند در فرجه ۲۰ روزه پس از ابلاغ رای، نسبت به اعتراض و تجدید نظر خواهی در دادگاه تجدید نظر استان از طریق ثبت در دفتر خدمات الکترونیک قضایی اقدام نماید.

اجرائیه حکم الزام به تمکین پس از قطعیت حکم و صدور رای به نفع شوهر، به تقاضای او از دادگاه بدوی درخواست میشود. آقایان توجه داشته باشند که صرف گرفتن رای تمکین کافی نیست و حتما و حتما باید درخواست صدور اجراییه از دادگاه کرد و پرونده اجرایی تشکیل داد.

نکته ای که باید توجه کرد اینکه به زور و قوه قاهره زنی را که محکوم شده به خانه شوهر نمی آورند. فقط اگر زوجه رای دادگاه را اجرا نکند و تبعیت از شوهر نکند ناشزه محسوب می شود و زوج می تواند از مزایای آن استفاده کند.ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی – «هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود»

الزام به تمکین در دوران عقد

در قانون برای زوجه باکره حقی در نظر گرفته شده است که به آن حق حبس می گویند. به این معنا که زوجه باکره در مقام دفاع از دادخواست الزام به تمکین زوج، به دادگاه اعلام می کند که می خواهد از حق حبس خود استفاده کند و تا تمام مهریه به او پرداخت نشده است تمکین نمی کند. در این خصوص قاضی رسیدگی کننده مجبور است که دادخواست زوج را رد کند.

توجه داشته باشید که اگر زوجه از زوج تمکین عام کرده باشد حتی اگر باکره باشد نمی تواند به حق حبس خود استناد نماید. مستند رویه قضایی دادگاه های خانواده در این خصوص استنباط از رای وحدت رویه ۷۱۸ مورخ ۱۳۹۰/۰۲/۱۳ هیات عمومی دیوان عالی کشور می باشد

موارد موجه عدم تمکین زوجه (زن)

  1. اگر زن در دوره عادت ماهانه یا دوره نفاس باشد می تواند از رابطه زناشویی با شوهر امتناع کند
  2. مرد دچار امراض مقاربتی شده که بر طبق ماده ۱۱۲۷ قانون مدنی زن می تواند از تمکین خاص امتناع کند
    ماده ۱۱۲۷ قانون مدنی – « هرگاه شوهر بعد از عقد مبتلا به یکی از امراض مقاربتی گردد زن حق خواهد داشت که از نزدیکی با او امتناع نماید و امتناع مزبور مانع حق نفقه نخواهد بود».
  3. استناد به حق حبس برای زوجه باکره به شرطی که تمکین عام نکرده باشد
  4. زن ثابت کند که بودن او در منزل شوهر موجب خوف ضرر بدنی، مالی و یا شرافتی برای زوجه است
    ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی– «اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن می تواند مسکن علیحده اختیار کند و در صورت ثبوت مظنه ضرر مزبور محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است نفقه برعهده شوهر خواهدبود».
  5. عدم تهیه منزل مناسب شان برای زوجه – بهتر است مطلب را مطالعه نمایید

بار اثبات در دادخواست تمکین از جانب زوج و مطالبه نفقه از جانب زوجه بر عهده کیست؟

جان کلام این است که در دادخواست مطالبه نفقه از جانب زوجه یا دادخواست تمکین از جانب زوج، مدعی کیست؟ آیا در مطالبه نفقه معوقه زن باید ثابت کند که تمکین کرده است تا مستحق نفقه گردد یا مرد می بایستی ثابت کند که زن ناشزه است؟ و یا در دادخواست تمکین، مرد باید ثابت کند که زن منزل را ترک کرده نمی کند یا زن باید ثابت کند تمکین کرده است؟

آنچه از مواد قانون مدنی مربوط به خانواده استنباط می شود این است که تمکین شرط استحقاق نفقه نیست بلکه نشوز مانع از آن است.در ماده ۱۱۰۲ قانون مدنی آمده است که: «همین که نکاح بطور صحت واقع شد روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در مقابل همدیگر برقرار می شود.» همچنین در ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی مقرر شده است: «در عقد دائم نفقه زن به عهده شوهر است.»

ماده ۱۱۰۸ نیز در این راستا مقرر داشته: «هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.»از جمع مواد مذکور معلوم می شود که پرداخت نفقه با عقد ازدواج دائم بر عهده شوهر است و چنانچه زن از وظایف زناشویی خود امتناع کند، مستحق نفقه نمی باشد با این وصف چه خواهان دعوی مرد باشد یا زن، این مرد است که باید برای عدم ، امتناع وی را از ادای وظایف زناشویی اثبات نماید.

نمونه دادخواست تمکین زوجه با وکیل

آثار عدم تمکین زن (زوجه) و دلایل رد دادخواست:

۱ – تعلق نگرفتن نفقه به زن ناشزه

۲ – امکان زیاد موقعیت مرد در دادخواست ازدواج مجدد.

۳ – از بین رفتن شرط تنصیف دارایی در دادخواست .

۴ – بسیار دشوار شدن طلاق یک طرفه زوجه با فرض محکومیت در دعوی الزام به تمکین زوجه.

رابطه دادخواست تمکین زوجه با حق حبس زوجه

بر طبق ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی زوجه می تواند تا وقتی که کل مهریه به او پرداخت نشده است از تمکین شوهر خودداری کند. بنابراین اگر شوهر دادخواست الزام به تمکین به طرفیت همسر تقدیم دادگاه کند و زوجه در مقام دفاع به استناد نماید دعوی زوج تا پایان پرداخت مهریه از سوی دادگاه رد می شود.

نکته: حتی اگر دادخواست از سوی زوج به دادگاه داده شود مهریه نیز تقسیط شود حق حبس زوجه تا پایان پرداخت کل مهریه باقی است.

نکته: عده ای از قضات معتقدند که اگر مهریه عندالاستطاعه باشد حق حبس زوجه زائل میگردد.

نکته: تمکین عام از شوهر مثل شروع  زندگی مشترک با او از موجبات اسقاط حق حبس است و او اینکه زن باکره باشد.

دلایل رد دادخواست الزام به تمکین زن می تواند یکی از موارد ذیل باشد:

۱ – مرد خانه مورد نیاز برای شروع یا ادامه زندگی مشترک را فراهم نکرده است و یا اثاثیه لازم برای زندگی مشترک را تهیه نکرده است. در چنین مواردی در واقع خود مرد هم تمایل به تمکین زوجه ندارد و فقط برای بدست آوردن مزایای آن به تعبیری تله تمکین را به پا می کند. اما باید توجه داشت این دادخواست مستلزم تهیه مسکن و اثاثیه متناسب با شان زوجه است.

۲ – زن اگر بتواند ثابت کند عدم تمکین او به دلیل سوء رفتار و سوء معاشرت زوج می باشد مثل ضرب و جرح، اعتیاد شدید، مصرف بی رویه الکل، توهین، تهدید و … دادخواست شوهر رد می شود.

۳ – استفاده از حق حبس زوجه هم از دلایل موجه عدم تمکین است.

۴ – توانایی نپرداختن نفقه زوجه و همچنین نپرداختن نفقه زن نیز می تواند از دلایل موجه  باشد.

۵ – اگر زن بتواند ثابت کند که زوج صوری دادخواست داده و در عمل علاقه ای به ادامه زندگی و همسر ندارد، می تواند از دلایلی باشد که موجب رد دادخواست الزام به تمکین شود. در پرونده ای که چند سال قبل در گروه وکلای پارسای وکالت آن را بر عهده داشتیم. شوهر در پیامک های زیادی که به زوجه داده بود علاوه بر توهین، نوشته بود که زوجه را دوست ندارد و قصد ازدواج با شخص دیگری را دارد و… با ارائه مدارک فوق به قاضی محترم شعبه در جلسه رسیدگی و البته تایید زوج که از تلفن همراه او بوده است، مشخص شد که در واقع شوهر تمایلی به بازگشت زوجه و زندگی مشترک ندارد.

در پرونده ای دیگر زوجه با شهادت همسایگان آپارتمان توانست ثابت کند که در آپارتمانی مستاجر بوده اند و زوج به مدت ۵ ماه ترک منزل کرده است و درخواست تمکین زوج با توجه به ترک منزل او رد شد.

۶ – عدم حضور زوجه در جلسه دادرسی نیز از دلایل رد درخواست مرد است.

۷ – در رای دادگاهی چند سال قبل دیدم که قاضی محترم استدلال کرده بود که در عرف خانوادگی محل زندگی زن و شوهر، گرفتن مراسم مرسوم به عروسی، خاصه برای زنی که ازدواج اول او است اهمیت فراوان دارد و از صحبت های زوجین در جلسه دادرسی هم استنباط می شود که توافق زوجین در هنگام عقد، گرفتن مراسم عروسی توسط شوهر است و در این پرونده علی رغم اینکه بین زوجین نزدیکی واقع شده است ولی چون زندگی مشترک را آغاز نکرده اند و زوج مراسم عروسی متعارف که تعهد داده بوده تدارک ندیده است لذا حکم به رد تمکین زوج صادر کرده بود. با اعتراض به حکم عدم تمکین توسط زوج، دادگاه تجدید نظر هم شرایط عدم تمکین زوجه مذکور را موجه تشخیص داده و دادنامه بدوی تایید شد.

۸ – می دانیم که دعوی تمکین از پرونده هایی محسوب نمی شود که مشمول اعتبار امر مختومه شود به زبان ساده رد شدن دعوی مرد باعث نمی شود که زوج نتواند مجدداً دادخواست تمکین بدهد. ولی اگر دلیل رد دادخواست که جهت آن در رای ذکر شده  از بین نرود، دوباره دادخواست تمکین دادن زوج بی فایده خواهد بود. مگر اینکه دلیل جدیدی ارائه شود. مثال: رد شدن دعوی تمکین شوهر به دلیل نداشتن مسکن بوده و بدیهی است که اگر زوج مسکن تهیه کند دوباره می تواند دادخواست مجدد بدهد.

نکته مهم قضایی:

درست است که نفقه فرع تمکین است ولی در رویه قضایی تا زمانی که رای قطعی صادر نشده  زوجه در دادخواست مطالبه نفقه موفق میشود برای دادخواست تمکین، تهیه مسکن و وسایل ضروری متعارف زندگی با شوهر است.

«رای دادگاه»

در خصوص دادخواست ه.م به طرفیت م.ن با وکالت ع.س به خواسته الزام به تمکین دادگاه با عنایت به این که خواهان منزل مناسب جهت سکونت مشترک زوجین تهیه نکرده و تمکین منوط است به تهیه مقدمات آن از جمله مسکن، لذا دادگاه دعوی را ثابت ندانسته و مستندا به ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی، حکم بر بطلان دعوی صادر و اعلام می دارد. حکم صادره ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ، قابل تجدید نظر خواهی در دادگاه تجدید نظر استان تهران است.