شب یلدا در گیلان و شمال: آداب و رسوم اصیل و ناگفته
آداب و رسوم شب یلدا در شمال ایران و استان گیلان
شب یلدا، این جشن باستانی و دیرینه ایرانی، همواره نمادی از پیروزی نور بر تاریکی و تولد دوباره خورشید بوده است. در جای جای ایران، این شب طولانی ترین، با آداب و رسوم خاص و منحصر به فردی گرامی داشته می شود، اما در مناطق شمالی ایران، به ویژه استان سرسبز گیلان، شب یلدا معنا و رنگ و بویی دیگر دارد که ریشه در فرهنگ غنی و طبیعت بکر این سرزمین دارد.

این شب فرصتی است برای گرد آمدن خانواده ها، مرور خاطرات، و زنده نگه داشتن داستان ها و باورهای نیاکان. مردم شمال، با دلی گرم و سفره ای رنگین، به استقبال چله بزرگ می روند و این آیین کهن را با چاشنی طبیعت و فرهنگ بومی خود جشن می گیرند. از خوراکی های محلی گرفته تا فال های بومی و افسانه های سینه به سینه، هر گوشه از گیلان، حکایتی تازه از این شب دلنشین را روایت می کند که دل هر بازدیدکننده ای را به سوی خود می کشد. در این مقاله به بررسی عمیق آداب و رسوم شب یلدا در شمال ایران و با تمرکز ویژه بر استان گیلان، خواهیم پرداخت و شما را با بخش های جذاب و کمتر شنیده شده از این جشن کهن آشنا خواهیم ساخت.
ریشه های کهن شب یلدا در فرهنگ ایرانی
شب یلدا یا شب چله، از کهن ترین و زیباترین جشن های ایرانی است که قدمتی به بلندای تاریخ این مرز و بوم دارد. این جشن که در آخرین شب پاییز و پیش از آغاز زمستان برگزار می شود، نمادی از انقلاب زمستانی است؛ زمانی که خورشید پس از طولانی ترین شب سال، دوباره طلوع می کند و روزها به تدریج طولانی تر می شوند. «یلدا» واژه ای سریانی به معنای «زایش» و «تولد» است و به تولد ایزد مهر یا میترا، ایزد خورشید، نسبت داده می شود. ایرانیان باستان بر این باور بودند که در این شب، اهورامزدا بر اهریمن پیروز شده و نور بر تاریکی غلبه می یابد. از این رو، این شب را با جشن و سرور و امید به روشنایی های پیش رو جشن می گرفتند.
این آیین باستانی که ریشه های عمیقی در فرهنگ میترائیسم و زرتشتی دارد، در طول قرون و اعصار به شکلی پویا و زنده حفظ شده است. هر منطقه از ایران، با توجه به فرهنگ و شرایط اقلیمی خود، لایه های جدیدی به این جشن اضافه کرده است، اما هسته اصلی آن که همان دورهمی، روایتگری، و امید به آینده ای روشن است، دست نخورده باقی مانده است. در شمال ایران و به خصوص گیلان، این جشن با طبیعت سرسبز و بارانی، و فرهنگ غنی مردم این سرزمین در هم آمیخته و جلوه های بی نظیری پیدا کرده است.
جلوه های شب یلدا در مناطق شمالی ایران
مناطق شمالی ایران، با اقلیم خاص و فرهنگ غنی خود، شب یلدا را با شور و حال ویژه ای برگزار می کنند. در گیلان، مازندران و گلستان، هرچند برخی آداب و رسوم مشترک با دیگر نقاط ایران دیده می شود، اما عناصر بومی و محلی، به این شب طولانی، هویتی منحصر به فرد می بخشند.
دورهمی های خانوادگی محور اصلی تمامی جشن های یلدا در شمال کشور است. در این شب، کوچکترها به خانه بزرگترها می روند و با احترام به پیشینیان، فضایی صمیمی و پر از مهر ایجاد می کنند. سفره های شب یلدا در این مناطق، نه تنها با انار و هندوانه که نمادهای اصلی این شب هستند، بلکه با میوه ها، شیرینی ها و تنقلات بومی نیز رنگین می شود. از ازگیل
و کونوس
گرفته تا انواع آجیل محلی
و شیرینی های دست ساز، هر کدام داستان و فلسفه ای در خود دارند.
قصه گویی، شاهنامه خوانی و فال حافظ، از رسوم جدایی ناپذیر این شب در سراسر شمال است. بزرگترها با لحنی گرم و شیرین، داستان های کهن و افسانه های محلی را برای جمع روایت می کنند و کودکان و جوانان را به دنیایی از خیال و سنت می برند. در برخی مناطق، باورهای خاصی نیز پیرامون این شب وجود دارد؛ به عنوان مثال، برخی معتقدند در لحظه ای خاص از شب چله، آب ها یخ می زنند و درختان سر خم می کنند و در آن لحظه می توان آرزویی کرد که برآورده خواهد شد. این باورها، عمق ارتباط مردم این سرزمین را با طبیعت و اعتقادات معنوی نشان می دهد.
آداب و رسوم شب یلدا در استان گیلان: نگینی بر سبزینگی شمال
استان گیلان، با تاریخ و تمدن دیرین و طبیعت بکر خود، شب یلدا را به شیوه ای خاص و مملو از آیین های بومی گرامی می دارد. در این سرزمین، شب یلدا اغلب با نام «شب چله» شناخته می شود و مردم این دیار با قلبی سرشار از امید و مهربانی به استقبال آن می روند.
سفره شب یلدا در گیلان: ضیافتی از رنگ و طعم
سفره شب یلدا در گیلان، همانند دیگر نقاط ایران، با میوه های پاییزی و زمستانی نظیر انار و هندوانه آراسته می شود. هندوانه، که نماد گرما و روشنایی تابستان است، باور بر این است که با خوردن آن در شب یلدا، می توان از گزند سرما در زمستان و تشنگی در تابستان در امان ماند. انار نیز با دانه های سرخ و یاقوتی خود، نمادی از زایش و برکت است. اما آنچه سفره گیلانی را متمایز می کند، حضور خوراکی ها و تنقلات محلی است که از طبیعت سرشار این استان نشأت گرفته اند.
- آب کونوس یا آب ازگیل: ازگیل های وحشی و سفت را که در پاییز از درخت چیده می شوند، در ظرفی سفالی یا شیشه ای حاوی آب و کمی نمک می ریزند و برای چند ماه در جای خنک نگهداری می کنند. این ازگیل ها که «آب بوکوده کونوس» نامیده می شوند، با گذشت زمان نرم، آبدار و خوش طعم می شوند و در شب یلدا با گلپر و نمک میل می شوند. این خوراکی بی نظیر، از مهم ترین بخش های سفره یلدایی گیلانی هاست.
- پَشمِ نخود (خرسِ نخود): این تنقلات که در واقع همان سویای بوداده یا نخود فرنگی برشته است، یکی از آجیل های محلی و سنتی گیلان در شب یلدا محسوب می شود.
- واویشته بَج: این خوراکی خوشمزه، برنج سرخ شده به همراه انواع تخمه ها و تنقلات دیگر است که به سفره یلدا طعمی خاص می بخشد.
- میوه های محلی: علاوه بر انار و هندوانه، میوه هایی چون پرتقال، لیمو و گلابی محلی (خوج) نیز زینت بخش سفره می شوند.
باورها و آرزوها در شب چله گیلان
مردم گیلان، باورهای عمیق و زیبایی در مورد شب چله دارند. برخی معتقدند در لحظه ای خاص از این شب، همه آب های جهان برای لحظه ای یخ می زنند و در همان لحظه، اگر کسی بیدار باشد و آرزویی کند، آن آرزو برآورده خواهد شد. بعضی دیگر نیز بر این باورند که در این شب، درختان به نشانه عظمت پروردگار، سر تعظیم فرود می آورند و حیوانات وحشی و اهلی، در کنار هم در صلح و آرامش می ایستند. این باورها، جلوه ای از ارتباط عمیق مردم گیلان با طبیعت و معنویت است.
فال گیری و قصه گویی: روایت های شب های گیلان
شب یلدا، فرصتی بی نظیر برای قصه گویی و فال گیری است. در خانه های گیلانی، بزرگترها دیوان حافظ را ورق می زنند و با نیت های پاک، اشعار این شاعر بزرگ را می خوانند. فال حافظ نه تنها برای پیش بینی آینده، بلکه برای تلطیف روح و جان و غرق شدن در دریای عرفان و حکمت اوست. اما در کنار حافظ خوانی، فال گیری های بومی و محلی نیز جایگاه ویژه ای دارند:
فال پوست هندوانه: آیینی از تالش
این فال منحصر به فرد، بیشتر در میان مردم تالش زبان گیلان رایج است. پس از خوردن هندوانه، پوست آن را به چهار تکه مثلثی تقسیم می کنند و هر چهار تکه را یکی پس از دیگری به پشت سر می اندازند. سپس، وضعیت افتادن پوسته ها را بررسی می کنند:
- اگر دو تکه سبز و دو تکه سفید بیفتند: نیت فرد در حد وسط و نه خوب و نه بد تعبیر می شود.
- اگر سه تکه سبز و یک تکه سفید بیفتد: فال خوب تلقی شده و نویدبخش آینده ای مثبت است.
- اگر سه تکه سفید و یک تکه سبز بیفتد: نیت بد تعبیر می شود.
- اگر هر چهار تکه سبز بیفتند: این بهترین حالت است و نشان دهنده اقبال بسیار خوب و روزهای دلنشین پیش روست.
- اگر هر چهار تکه سفید بیفتند: متأسفانه این بدترین حالت است و به معنای بدشانسی یا عدم تحقق نیت است.
این فال، با وجود سادگی، با شور و هیجان خاصی انجام می شود و نتایج آن، برای لحظاتی خنده و شوخی را به محفل می آورد.
قصه های گیلکی: از شال ترسِ ممد تا خاتون افسانه ای
قصه گویی، از دیگر بخش های جدایی ناپذیر شب یلدا در گیلان است. پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، با صدایی گرم و لحنی دلنشین، داستان های کهن گیلکی را برای نوه هایشان تعریف می کنند. از جمله قصه های معروف گیلکی می توان به «شال ترسِ ممد»، «سیا گالش» و «ای ویجلی یا یک وجبی» اشاره کرد که هر کدام دنیایی از خیال و پند را به مخاطب عرضه می کنند.
«شال ترسِ ممد» حکایت از پسربچه ای دارد که از تاریکی شب می ترسد و با شنیدن داستان ها و حکایات، ترس او به تدریج برطرف می شود. این قصه ها نه تنها سرگرمی بخش هستند، بلکه پیام های اخلاقی و فرهنگی عمیقی را نیز به نسل های جوان منتقل می کنند.
اما شاید یکی از جذاب ترین و مرموزترین افسانه های شب یلدا در گیلان، داستان «خاتون افسانه ای» باشد. این شخصیت اساطیری، در باور مردمان گیلان زمین، در شب چله و در لحظات خاصی که همه موجودات عالم به مناجات با پروردگار می پردازند، از خواب بیدار می شود. طبق این افسانه، اگر کسی در آن لحظات خاص، به دهانه چاهی عمیق برود و چند بار نام «خاتون» را صدا بزند، او از چاه بیرون می آید و اگر فرد بتواند هوشیاری خود را حفظ کند و از ترس بیهوش نشود، خاتون هر آرزویی داشته باشد، برآورده می کند. این افسانه، با وجود ریشه های بومی، شباهت هایی به داستان های پریان و موجودات جادویی در فرهنگ های دیگر نیز دارد.
داستان مردی که از خاتون افسانه ای سیلی خورد
روایت است که یکی از مردان قدیمی گیلان، در شبی از شب های چله، آماده شد تا با خاتون افسانه ای روبرو شود و خواسته هایش را از او طلب کند. با توجه به آداب و رسوم شب یلدا در گیلان، او لباس های نو پوشید و منتظر لحظات ناب شب یلدا ماند. زمانی که شب چله به اوج خود رسید و همه موجودات در حال سجده بودند، مرد به سر چاهی رفت و نام خاتون را با صدای بلند صدا زد. چند لحظه نگذشت که موجود افسانه ای از چاه بیرون آمد. مرد با زنی بلندقد و عبوس روبرو شد که از ترس نمی توانست خواسته اش را به زبان بیاورد. خاتون به مرد گفت که اگر بتواند یک سیلی از او بخورد و بیهوش نشود، همه خواسته هایش برآورده خواهند شد. مرد پذیرفت و خاتون سیلی محکمی به صورتش نواخت. مرد بیهوش بر زمین افتاد و زمانی که چشمانش را باز کرد، خورشید در آسمان می درخشید. او نتوانسته بود در برابر سیلی خاتون دوام بیاورد و آرزوهایش بر باد رفت.
داستان مردی که سر بزرگ آرزو کرد!
در داستانی دیگر که از قدیمی های گیلان شنیده شده است، مرد دیگری در یکی از شهرهای گیلان برای دیدن خاتون در شب چله و برآورده شدن آرزوهایش، نقشه ای کشیده بود. او می دانست که اگر در برابر سیلی خاتون افسانه ای مقاومت کند و بیهوش نشود، به هرچه می خواهد می رسد. این مرد به «ثروت» فراوان و گنجی بزرگ می اندیشید. شب چله که به اوج خود رسید، مرد به دهانه چاهی عمیق رفت و چندین بار فریاد زد: «خاتون! خاتون!» طولی نکشید که خاتون افسانه ای ظاهر شد و از مرد پرسید که آیا تاب تحمل سیلی او را دارد یا خیر. مرد با شجاعت گفت: «بله! تا به حال اینقدر آماده نبوده ام!» و سیلی جانانه ای از خاتون دریافت کرد. مرد، هرچند بیهوش نشد، اما قدرت ضربه خاتون آنقدر او را گیج کرده بود که نمی توانست درست و حسابی صحبت کند. خاتون از مرد خواست تا پاداش شجاعتش را بگیرد و آرزویش را بر زبان آورد. گیلک زبان ها واژه «ثروت» را با لهجه شیرین خود «ثَروَت» تلفظ می کنند. مرد نگون بخت، از شدت گیجی ناشی از سیلی، به جای تلفظ کامل واژه «ثَروَت»، فقط بخش اول آن یعنی «ثَر» را تکرار کرد. خاتون نیز که گمان کرد مرد از او «سَر» می خواهد، به او سری بسیار بزرگ و غیرعادی داد! این داستان های جذاب، نه تنها سرگرم کننده هستند، بلکه نگاهی اجمالی به باورهای عمیق مردم گیلان در مورد نیروهای ماورایی و اهمیت آرزوها دارند.
مراسم «چله بری» برای تازه عروسان گیلانی
یکی از زیباترین آداب و رسوم شب یلدا در گیلان، مراسم «چله بری» یا فرستادن «خوانچه یلدا» برای تازه عروسان است. در خانواده هایی که پسرشان به تازگی نامزد یا داماد شده است، طبق یا سینی ویژه ای از خوراکی ها، میوه ها و تنقلات شب یلدا را تزیین کرده و به خانه نوعروس می فرستند. این طبق معمولاً شامل موارد زیر است:
- یک ماهی سفید بزرگ و تازه (معمولاً ماهی قزل آلا یا سفید) که نماد خیر و برکت، فراوانی روزی، و سلامت و باروری برای زوج جوان و نوعروس است.
- انواع سبزیجات معطر و محلی که دور تا دور ماهی چیده می شوند.
- میوه های مخصوص شب یلدا مانند انار، هندوانه، پرتقال و خوج (گلابی محلی).
- انواع آجیل و تنقلات محلی گیلان.
- در برخی موارد، هدایایی نظیر پارچه، طلا یا لباس نیز همراه این طبق ارسال می شود.
این رسم، نشانه ای از مهر و محبت خانواده داماد به نوعروس و تحکیم روابط خانوادگی است و در میان همسایگان و فامیل نیز بازتاب زیبایی پیدا می کند.
غذاهای اصلی شب یلدا در گیلان
اگرچه تنقلات و میوه ها بخش جدایی ناپذیری از شب یلدا هستند، اما شام شب چله نیز در گیلان اهمیت خاصی دارد. گیلانی ها با غذاهای خوش عطر و طعم خود، این شب را به جشنی تمام عیار تبدیل می کنند. از جمله غذاهای محبوب شب یلدا در گیلان می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- کوکو سبزی: با سبزیجات تازه و محلی گیلان.
- سبزی پلو با ماهی سفید: یک غذای سنتی و لذیذ، به ویژه با ماهی تازه خزر.
- سیر قلیه: خورشتی خوش طعم با سیر، تخم مرغ و مرغ.
- آش ترش و آش سبزی: انواع آش های محلی با طعم های منحصربه فرد.
- کاکا کدو: یک شیرینی محلی که با کدو حلوایی و آرد برنج تهیه می شود و طعمی شیرین و دلپذیر دارد.
- دوشاب برنج و نان لاکو: نان های محلی و دسرهایی با شیره برنج که بافت و طعم خاصی دارند.
این غذاها نه تنها شکم را سیر می کنند، بلکه با عطر و بوی خود، فضای خانه را پر از حس و حال خوش شب یلدا می سازند.
یلدا در مازندران و گلستان: تفاوت ها و شباهت ها
در حالی که گیلان آداب و رسوم خاص خود را دارد، استان های همجوار مازندران و گلستان نیز شب یلدا را با جشن ها و آیین های ویژه خود گرامی می دارند که در برخی موارد شباهت هایی با گیلان و در برخی دیگر تفاوت هایی با آن دارند.
شب یلدا در مازندران
مازندرانی ها نیز مانند گیلانی ها، شب چله را با دورهمی های خانوادگی و بیدار ماندن تا پاسی از شب جشن می گیرند. یکی از رسوم جالب در مازندران، خوردن ماست و هندوانه با یکدیگر است. آن ها معتقدند که با خوردن این ترکیب، بدن در برابر سرمای زمستان مقاوم می شود.
- تنقلات مازندرانی: علاوه بر هندوانه، انار و آجیل، میوه هایی مانند خرمالو و کدو حلوایی نیز در سفره های مازندرانی ها یافت می شود. خوراکی شبیه به «بیج آبجی» گیلانی ها دارند که آن را «شب چره» می نامند.
- کرسی هیزمی: در بسیاری از خانه های مازندرانی، کرسی هیزمی یکی از پایه های ثابت شب یلداست که اعضای خانواده را گرد هم می آورد.
- فال گردو: علاوه بر فال حافظ، فال گردو نیز در مازندران رایج است. فرد تعدادی گردو را زیر بالشت خود می گذارد و می خوابد. صبح روز بعد، اگر مغز گردوها سفید و سالم باشند، نیت او برآورده می شود و اگر خراب باشند، به تعبیر فال، نیتش به سختی به نتیجه خواهد رسید.
- هدیه برای تازه عروس: در مازندران نیز سینی های پر از خوراکی و هدیه برای تازه عروسان ارسال می شود، اما برخلاف گیلان، معمولاً ماهی سفید در این سینی ها جای ندارد و بیشتر بر شیرینی ها و میوه های محلی تأکید می شود.
شب یلدا در گلستان
در استان گلستان نیز، شب یلدا با شور و هیجان خاصی برگزار می شود و فرصتی برای جمع شدن خانواده ها و عزیزان در کنار یکدیگر است. سفره های یلدا در گلستان نیز با انار، هندوانه، خرمالو، کدو و آجیل های خوشمزه آراسته می شود.
- برف دوشاب: اگر در شب یلدا برف ببارد، مردم گلستان خوراکی خوشمزه ای به نام «برف دوشاب» درست می کنند که شبیه به فالوده است. این دوشاب یا شیره انگور را روی برف می ریزند و میل می کنند.
- هدایای عروس: مردم گلستان نیز برای تازه عروسان خانواده خود هدایایی ارزشمند تهیه کرده و ارسال می کنند تا آغاز زندگی مشترکشان را مبارک کنند.
همانطور که مشاهده می شود، هرچند برخی عناصر کلی شب یلدا در سراسر شمال مشترک است، اما هر استان و حتی هر شهر، با افزودن چاشنی های فرهنگی و بومی خود، این جشن را به شکلی متفاوت و جذاب برگزار می کند. این تنوع، خود غنای فرهنگی ایران را به بهترین شکل نشان می دهد.
حفظ اصالت و ترویج رسوم یلدا در شمال ایران
یلدای هر سال، با شب نشینی، فال گرفتن، خوردن تنقلات و میوه های نوبرانه به پایان می رسد و نویدبخش آغاز روزهای برفی و سرد زمستان است. آداب و رسوم شب یلدا در شمال ایران، به ویژه در استان گیلان، آنقدر متنوع و دلنشین هستند که اگر فقط یک بار با آن ها شب چله را به پایان رسانده باشید، تا آخر عمرتان حسرت چنین خوش گذرانی به دلتان نمی ماند.
از «آب بوکوده کونوس» که طعمی فراموش نشدنی دارد تا داستان های سحرآمیز «خاتون افسانه ای» و فال گیری با پوست هندوانه، هر یک از این آیین ها، تکه ای از پازل بزرگ فرهنگ و اصالت این سرزمین اند. خوب است که اصالتمان را در همه روزهای سال، به ویژه در لحظات شیرین شب چله حفظ کنیم و به ترویج این رسوم باستانی اهمیت بدهیم. این آیین ها، نه تنها بهانه ای برای شادمانی و دورهمی هستند، بلکه پلی هستند برای اتصال نسل های امروز به گذشته پرافتخار و غنی خود.
شب یلدا در شمال ایران، به خصوص در گیلان، فرصتی است تا از زندگی ماشینی و پرهیاهو فاصله بگیریم و به آغوش گرم خانواده بازگردیم. پای سفره های رنگارنگ بنشینیم، داستان تعریف کنیم، فال بگیریم و از خوردنی های خوشمزه یلدایی میل کنیم. این جشن، فراتر از یک شب طولانی، تجسمی از فرهنگ غنی، امید به آینده و ارزش های خانوادگی است که همچنان در قلب مردم شمال ایران زنده است.