فرهنگ و هنر

روایتی مردمی از بست‌نشینی در کتاب «تحصن»

مجله سلامتی ایران/اصفهان همان‌گونه که در غرب، تظاهرات خیابانی یک روش اعتراضی است، تحصن یا بست‌نشینی یکی از روش‌های مبارزه در ایران بوده است. زنان و مردان اصفهان در مبارزه‌های پیش از انقلاب اسلامی، از این روش بارها بهره بردند. کتاب «تحصن» به روایت این بست‌نشستن‌ها در تاریخ انقلاب اسلامی در اصفهان می‌پردازد.

هاجر صفائیه، نویسندۀ کتاب «تحصن» که به تازگی منتشر شده است، به مجله سلامتی ایران گفت: این کتاب ۲۰۴ صفحه‌ای در ۴ فصل به نگارش درآمده و در انتشارات راه‌یار به چاپ رسیده است. ۴ فصل این کتاب با عنوان‌های، «تکیه‌گاه»، «خیمه‌گاه»، «جلوه‌گاه» و «رزم‌گاه» نام‌گذاری شدند. کتاب «تحصن»، پنجم رمضان امسال رونمایی شد.

او با اشاره به اینکه کتاب «تحصن» به سفارش شهرداری منطقه یک اصفهان گردآوری شده است، افزود: برای نگارش این کتاب، در سال ۱۳۹۷ با تعداد زیادی از مردم، مصاحبه شده است. منابع مکتوب و شفاهی این کتاب، در بخش‌ پایانی آن در ۱۷ صفحه ذکر شده‌است.

این نویسنده، با بیان اینکه برای تدوین کتاب، با چهره‌های شاخص، پیشگامان و افراد معمولی مصاحبه شده است، اظهار کرد: ویژگی مبرم کتاب «تحصن» این است که به معنای واقعی کلمه، روایت مردمی و مردم نگاری از واقعه پنجم رمضان در اصفهان است و صرفاً به سرگذشت بزرگان توجه نداشته است.

صفائیه، یکی از شیوه‌های مبارزۀ مردمی در طول تاریخ و به ویژه‌ در شهرهای بزرگ را، تحصن در بیوت علما دانست و گفت: در واقع وقتی مردم در برابر حاکم ظالم، کاملاً احساس بی‌پناهی می‌کردند، در منزل علما به بست‌نشینی روی‌ می‌آوردند.

او درخصوص فصل اول کتاب «تحصن» تصریح کرد: در فصل اول کتاب، خانه‌ای که در ادوار مختلف تاریخی از جمله دوران انقلاب، پناه مردم بوده است را معرفی کرده‌ایم. این منزل متعلق به آیت‌الله خادمی، رئیس حوزه علمیه اصفهان است. ایشان چهره‌ای معروف، مردمی و بذله‌گو بوده‌اند. مردم در جای‌جای شهر می‌توانستند ایشان را ملاقات کنند. به عنوان مثال حتی در حمام عمومی دیده می‌شدند. خانۀ آیت الله خادمی محل رجوع چهره‌های شاخص و یا مردمی بوده‌ است.

این نویسندهٔ اصفهانی با اشاره به اینکه در فصل اول، به روایت زندگی آیت‌الله خادمی و معرفی کتاب پرداخته‌ شده است، اضافه کرد: ایشان با امام (ره) و خاندان صدر و امام موسی صدر ارتباط خانوادگی داشته‌اند. در دوره‌ای نیز با وجود کهولت سن، ریاست خبرگان را برعهده داشتند. ایشان از علمای سطح بالای نجف بودند اما پس از سفر به اصفهان، تصمیم می‌گیرند که حوزۀ علمیه اصفهان را احیا کنند. باید گفت که فضای شهر اصفهان پس از حضور ایشان به کلی تغییر کرد.

صفائیه با بیان اینکه فصل دوم کتاب «تحصن» به اتفاقی منحصر به فرد و ویژه در اصفهان پرداخته است، افزود: این اتفاق شاخص، همان تحصن کاملاً زنانه در تیرماه سال ۱۳۵۷ است. مادران زندانیان سیاسی در اصفهان ۱۵ روز برای اعتراض به وضعیت زندان‌های اصفهان، در منزل آیت‌الله خادمی تحصن کردند. شما برای درک بهتر این رویداد، باید توجه داشته باشید که جمع شدن زنان به مدت ۱۵ روز در آن دوران چقدر سخت بوده است.

او که معتقد است آیت‌الله خادمی از زنان تحصن کننده، حمایت می‌کردند، ادامه داد: چندین‌ بار نیروهای ساواک برای خارج کردن این زنان از خانۀ آیت‌الله خادمی تلاش می‌کنند اما آیت‌الله به آنان اجازه چنین تعرضی نداده و آنان را از این کار بر حذر می‌دارند.

این فعال تاریخ شفاهی، تحصن زنان اصفهانی را منحصر به فرد دانست و گفت: من تا به‌ حال مشابه چنین تحصن زنانه‌ای را در طول تاریخ ندیده‌ام. زنان برگزارکنندۀ این تحصن، در آن ۱۵ روز، جلسه‌های عقیدتی و احکام و مباحثه برگزار می‌کردند.

صفائیه با معرفی شرکت‌کنندگان و برگزارکنندگان در این تحصن، بیان کرد: مادران شهدای شاخص اصفهان همچون مادران شهیدان روزبه‌نیا، جعفریان و خلیفه‌سلطانی در این تحصن حضور داشتند. چهره‌های شاخصی مانند بتول عسگری، خواهر و همسر آقای سالک نیز در این جمع رفت‌وآمد داشتند.

او ادامه داد: مطالبهٔ زنان، بهبود شرایط زندان اصفهان بوده است، در نهایت نیز مسئولان به آنان قول می‌دهند که به مطالباتشان رسیدگی کنند. زنان نیز با پلاکارد معروف خود، از منزل آیت‌الله خادمی به سمت دروازه دولت راهپیمایی می‌کنند و سپس متفرق می‌شوند.

او با اشاره به اینکه فصل سوم کتاب، به ماجراهایی که به واقعۀ پنجم رمضان منتج شد پرداخته است، افزود: مردم، اعم از زنان و مردان، در اعتراض به دستگیری آیت‌الله طاهری و چند تن دیگر از چهره‌های شاخص در اصفهان، از بازار و دانشگاه اصفهان عبور می‌کنند و در نهایت برای ۱۰ روز به منزل آیت‌الله خادمی پناه می‌برند. در این ۱۰ روز، شاهد همدلی و مدیریت ویژۀ مردمی هستیم.

او اضافه کرد: این تحصن، از ۵ روز پیش از ماه مبارک رمضان آغاز و تا ۵ روز پس از آن در گرمای مردادماه اصفهان ادامه می‌یابد. یک نفر هزینۀ نصب پوشش بر حیاط این منزل را تقبل می‌کند و بازاریان اصفهان، به مردم افطاری می‌دهند. اتاق فکری پشت این تحصن وجود داشته که یکی از آنان فرد مشهوری در اصفهان به نام شهید «جلال افشار» بوده است.

صفائیه، نکته اصلی در این تحصن را شرکت مردم از شهرهای اطراف و حتی استان‌های همجوار در آن دانست و تأکید کرد: افراد شاخص کشوری همچون آیت‌الله مطهری برای سر زدن به مردم تحصن‌کننده، به اصفهان سفر کردند. ماجرای این تحصن به گوش امام(ره) و سایر بزرگان انقلاب هم می‌رسد و پیام‌های آنان در خصوص این تحصن یکی‌یکی منتشر می‌شود. چهره‌های شاخصی مانند آقای پرورش در این تحصن سخنرانی روشنگرانه داشتند.

او ادامه داد: در شب آخر تحصن که مردم تصمیم می‌گیرند محل تحصن را ترک کرده و متفرق شوند، نیروهای رژیم به مردم حمله‌ می‌کنند. در این شب و روزهای پس از آن، ۱۰ نفر شهید و یک نفر جانباز می‌شوند. پول گلوله‌ای که به این شهدا شلیک شده بود را از خانواده آنان گرفتند و پیکر شهدا را به خانواده‌ها تحویل دادند. هر یک از این شهدا نیز در گوشه‌ای دفن شدند و چند نفر نیز در روستاهای اطراف تدفین شدند. پس از این نیز برای اولین بار در مبارزات پیش از انقلاب در کل کشور، در اصفهان حکومت نظامی برقرار می‌شود. در ادامهٔ این فصل ماجرای مواجهۀ مردم و ساواک نیز ذکر شده است.

این نویسنده و پژوهشگر تاریخ اجتماعی، کتاب «تحصن» را حاصل یک فعالیت گروهی خواند و بیان کرد: ابتدا منابع مکتوب در مورد موضوع کتاب به سرپرستی «میلاد جعفرپور» و توسط گروهی ۱۰ نفره، مطالعه و فیش‌برداری شد. سپس روایت افراد مختلف را از مرحله به مرحلۀ تحصن، از زاویه‌های مختلف، فیش برداری کردیم.

صفائیه با بیان اینکه گروه ۹ نفرۀ مصاحبه و تحقیق، تحت سرپرستی «مهدی تاجیانی» و گروه ۸ نفرۀ تدوین و نگارش نیز با سرپرستی خودش فعالیت کردند، اظهار کرد: از آنجایی که گردآوری کتاب «تحصن»، یک پروژۀ تاریخی است، بخش آرشیو و انتخاب عکس نیز داشتیم. عکس‌هایی که در این کتاب منتشر شده، کمتر درجایی دیده شده است. عکس‌ها و اسنادی راجع‌به مادران زندانیان سیاسی، اسناد و نامه‌های موجود در تحصن، در بین متون کتاب منتشر شده است.

به گزارش مجله سلامتی ایران، در پشت جلد این کتاب آمده است: اینجا بیت‌الاشرف اسلام و خانهٔ اسلام است. اگرچه محقر به نظر می‌رسد، اما اینجا خانۀ زهرا است؛ خانۀ کوچکی که بر تمام تاریخ بزرگ، پیشی گرفت. اینجا خانۀ کوچکی است اما می‌تواند، منشأ تاریخ بزرگی باشد.

انتهای پیام

کارگروه خبری فرهنگ و هنر

با کلماتم، ابتکار هنری را به وجود می‌آورم و جذابیت زندگی را در آن تقدیم می‌کنم.