فرهنگ و هنر

جنایت التقاط – مجله سلامتی ایران

چه کسی تصور می‌کرد روزی محوطه سر سبز دانشکده الهیات دانشگاه تهران توسط گروهک التقاطی و تندروی فرقان شاهد غرق خون شدن یکی از اساتیدِ مبرز و مبتکر وحدت حوزه و دانشگاه باشد.

به گزارش مجله سلامتی ایران، امروز ۲۷ آذر چهل و چهارمین سالگرد ترور آیت‌الله شهید دکتر محمد مفتح در سال ۱۳۵۸ است.

گروهک تروریستی و تندروی فرقان طی سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ دست به ترور  کارگزاران و شخصیت‌های موثر نظام زد. این گروهک تروریستی کارش را با ترور محمدولی قرنی اولین رییس ستاد مشترک جمهوری اسلامی ایران شروع و با ترور نافرجام حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای پایان داد. آیت‌الله محمد مفتح پانزدهمین نفر در لیست این گروهک بود.

محمد کیست؟

حاصل پیوند محمود و فاطمه در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۳۰۷ در روستای کله‌سر بخش قروه درجزین شهرستان رزن استان همدان دیده به جهان گشود و نامش را محمد گذاشتند.

شهرت شیخ محمود مفتح در رشته ادبیات فارسی و زبان عربی بود. او در حوزه علمیه شهر همدان معلم ادبیات فارسی و زبان عربی بود و هم‌او به محمد فارسی و عربی آموخت. شیخ اشعار زیادی در مدح اهل بیت عصمت و طهارت به زبان‌های عربی و فارسی سرود.

محمد آموختن را در دو درس ادبیات فارسی و عربی نزد پدر آغاز کرد و بعد از آن به تشویق پدر به مدرسه دینی آخوند ملاعلی رفت. او در این مدرسه نزد ملاعلی معصومی همدانی معروف به آقا آخوند، سید محمد جلالی و شیخ محمدعلی همدانی مقدمات علوم عربی و مقدمات فقه و منطق را یاد گرفت.

او در سن ۱۵ سالگی به قم مهاجرت و در مدرسه دارالشفاء سکونت کرد. محمد جوان در محضر مراجع بزرگی چون سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای، بروجردی، سید محمد محقق داماد، علامه طباطبایی و سید روح‌الله خمینی علوم قدیم و جدید و دوره خارج و جامع منقول و معقول را با هوش مثال‌زدنی پشت سر گذاشت و با تایید اساتیدش به درجه اجتهاد رسید.

محمد جوان در مدارس دینی شهر قم فلسفه و فقه آموزش داد. کلاس‌های درس فلسفه او موجب حضور پر شور و تعداد طلاب و فضلای معروف قم شد.

ایشان همزمان با تدریس علوم دینی در مدارس و حوزه‌های علمیه قم به دانشگاه تهران رفت و در رشته فلسفه درس خواند و به دلیل هوش و استعداد بالا تا درجه دکتری P.H.D پیش رفت و دکترای فلسفه گرفت و از اساتید دانشگاه تهران در رشته فلسفه شد.

آیت‌الله دکتر مفتح همزمان با تدریس در حوزه و دانشگاه به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی خود ادامه داد. هدف اصلی و تمرکز ایشان با توجه به شناختن ماهیت ضد دینی رژیم پهلوی به خنثی‌سازی رویه‌ها و سیاست‌های اختلاف‌افکنانه رژیم بین حوزه و دانشگاه معطوف شد. ایشان در اواخر دهه ۱۳۳۰ و اوایل دهه ۱۳۴۰ مقاله «وحدت مسجد و دانشگاه» را در نشریه مکتب اسلام قم چاپ و منتشر کرد.

همراهی امام

با شروع قیام آیت‌الله العظمی سید روح‌الله خمینی از آنلاین ۱۳۴۱ دکتر مفتح حضور پر رنگ‌تری در دوران نهضت اسلامی پیدا کرد به طوری که جلسات روشنگری و مباحثاتش در حوزه و دانشگاه تشدید شد. مجموعه سخنرانی‌های دکتر که از اوایل دهه ۱۳۴۰ در شهرهای مختلف ایران آغاز شده بود به تدریج به شهرهای آبادان، خرمشهر و اهواز نیز کشیده و همین موضوع موجب دستگیری و تبعید چند باره ایشان شد. این وضعیت در سالهای بعد هم ادامه یافت و آیت‌الله مفتح هر بار راستخر از قبل به اقدامات روشنگرانه و تبلیغیش در حوزه و دانشگاه ادامه داد.

ایشان که تا اواخر سال ۱۳۴۸ بین قم و تهران در رفت و آمد بود به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده الهیات تهران امامت جماعت مسجد این دانشکده را برعهده گرفت. سخنرانی‌های ایشان در مسجد دانشگاه تاثیر بسزایی را افشای رسوایی‌های رژیم پهلوی داشت. این مسئله موجب شناخته‌تر شدن ایشان در بین دانشگاهیان شد.

غنای علمی، تبحر و تسلط به علوم دینی و دانشگاهی، بیان شیوا و قلم قدرتمند ایشان موجب شد مقامات دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران به طور رسمی از دکتر مفتح برای تدریس دعوت کنند. ایشان هم از شوق دیدار و همکاری با استاد آیت‌الله مرتضی مطهری در دانشکده الهیات با این درخواست موافقت کرد و از سال ۱۳۴۹ محل زندگی خود را به تهران منتقل کرد.

دامنه فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی دکتر مفتح به حسینیه ارشاد گسترش یافت اما ساواک که از مدت‌ها قبل ایشان را در رصد اطلاعاتی خود داشت به خوبی از تاثیر کلام و سخن استاد آگاه بود به همین دلیل به فاصله کوتاهی از حضور ایشان در حسینیه آن را تعطیل کرد.

بعد از آن به درخواست مردم و پیشنهاد حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای در سال ۱۳۵۲ امامت مسجد جاوید را بر عهده گرفت و هسته دیگری از دانشجویان و روشنفکران را در این مسجد و خیابان بهار ایجاد کرد.

دکتر مفتح علاوه بر امامت این مسجد کتابخانه، کلاسهای درس اصول، عقاید، فلسفه، اقتصاد، تفسیر قرآن، نهج البلاغه، عربی، تاریخ ادیان و جامعه‌شناسی برای دانشجویان برگزار کرد. ایشان کلاسهای مشابهی برای بالا بردن آگاهی‌های مذهبی دانش‌آموزان مدارس خیابان بهار به صورتی منظم تشکیل داد. این کلاس‌ها بسترساز آشنایی جوانان با اهداف نهضت اسلامی شد.

این وضعیت تا سوم آذر ۱۳۵۳ و هجوم ماموران ساواک به مسجد و دستگیری و زندانی کردن آیت‌الله مفتح و حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای ادامه یافت.

آیت‌الله مفتح دو ماه در زندان ساواک زندانی و شکنجه شد. پس از آزادی در بهمن ۱۳۵۳ پیشنهاد امامت مسجد دیگری را در نزدیکی حسینیه ارشاد قبول کرد. ایشان هم نام مسجد را به تاسی از مسجدی در صدر اسلام «قبا» گذاشت.

دکتر مفتح با جلسات دینی که در ماه رمضان ۱۳۵۶ در مسجد قبا بر پا کرد موجب جذب جوانان بسیاری در این منطقه شد. او با این کار مسجد قبا را به یکی از مراکز دینی و موثر بزرگ در منطقه شمال تهران تبدیل کرد.

حضور جمعیت صد هزار نفری در سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ در سخنرانی‌های ماه رمضان ایشان در مسجد قبا تا آن زمان از بی‌سابقه‌ترین گردهمایی‌های دینی مردم در منطقه شمال تهران بود. دکتر مفتح در آخرین شب‌های ماه رمضان ۱۳۵۶ به مردم گفت که نماز عید فطر را در تپه‌های قیطریه خواهد خواند.

ایشان ساعت ۸ صبح روز عید فطر مصادف با پنج‌شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۵۶ همراه با جمعیت فراوانی از نمازگزاران به تپه‌های قیطریه تهران رفت اما نظامیان ارتش شاهنشاهی با اطلاع از این تصمیم آیت‌الله زودتر از او و مردم خداجو در آنجا مستقر شده بودند و اجازه برگزاری نماز عید فطر را از ایشان سلب کردند.

آیت‌الله مفتح و نمازگزاران همراه او تصمیم گرفتند نماز عید را در زمین‌های خاکی و خیابان‌های اطراف تپه‌های قیطریه بر پا کنند. سربازان ارتش در ابتدا رو به سوی نمازگزاران تیر هوایی و گاز اشک‌آور شلیک کردند اما مردم با روشن کردن آتش در برابر آنان مقاومت کردند.

ایشان نماز عید فطر را برگزار کردند و پس از نماز در خطبه‌های نماز عید برای اولین بار نام امام (ره) را آشکارا بر زبان آورد و به رهبری بر حق ایشان تاکید کرد. نظامیان با حمله به جمعیت و دکتر مفتح ایشان را با سرنیزه و قنداق مسلسل‌های‌شان به سختی مجروح کردند.

دکتر مفتح صبح جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۶ برای مداوا و پانسمان زخم‌های‌شان به بیمارستان رفتند اما در راه بازگشت به منزل توسط ماموران ساواک دستگیر و در زندان کمیته ضد خرابکاری زندانی شد.

به دنبال عضو عمومی زندانیان سیاسی در دولت جعفر شریف امامی، آیت‌الله مفتح به همراه آیات عظام سید محمود طالقانی و حسینعلی منتظری در آبان ۱۳۵۷ همراه با ۱۱۲۳ زندانی سیاسی دیگر از زندان ساواک آزاد شدند.

انقلاب

فعالیتهای استاد مفتح، پس از پیروزی انقلاب اسلامی با همان حرارت دوران ستم‌شاهی ادامه یافت. ایشان به درخواست دانشجویان دانشکده الهیات و بعد از مشورت با استاد مرتضی مطهری سرپرست دانشکده الهیات دانشگاه تهران شد و همزمان کمیته منطقه ۴ تهران را تشکیل داد.

دکتر مفتح در سالگرد رحلت پر ابهام آیت‌الله سید مصطفی خمینی فرزند بزرگ امام خمینی سمینار وحدت حوزه و دانشگاه را برای اولین بار در دانشکده الهیات برگزار کرد.

در لبنان

در پی شروع جنگ‌های داخلی لبنان به سرکردگی رژیم صهیونیستی و همراهی برخی دول عرب منطقه که برای سرکوب شیعیان و فلسطینیان برنامه‌ریزی شده بود، آیت‌الله مفتح حجم قابل توجهی کمک نقدی جمع‌آوری کرد و به لبنان فرستاد. او اعتقاد داشت: «اساسی ترین کار برای پیشرفت هرچه بیشتر شیعیان لبنان، بالاتر بودن سطح آموزش و فرهنگ لبنانی‌هاست.

ایشان در حمایت از جنگ‌زدگان لبنانی برنامه‌های کوتاه و بلند مدت طراحی کرد. در برنامه کوتاه مدتش تلاش کرد مخارج تحصیلی کودکان شهدای لبنان را تأمین کند از این رو موفق شد عده زیادی از بازماندگان شیعه لبنانی را با تأمین مخارج تحصیل، پوشاک و غذا به مدرسه بفرستد. در برنامه درازمدتش نیز مرکز و مجتمع آموزشی شیعی در لبنان تاسیس کرد و مانع از عقب‌افتادگی آموزشی شیعیان لبنان شد.

شهادت

در ترور آیت‌الله دکتر مفتح چهار نفر از اعضای فرقان دست داشتند که کمال یاسینی ۱۹ ساله شخصا عملیات ترور را به عهده گرفت.

یاسینی در دادگاه محاکمه‌اش اعتراف کرد: «چندین بار سعی کرده بودند شهید مفتح را ترور کنند که موفق نشدند و این بار شخصا این کار را به عهده گرفتم و دانشکده الهیات و ساعت ورود ایشان و همه جوانب را بررسی و شناسایی و بعد هم در آن روز نقشه‌مان را اجرا کردیم.»

آیت‌الله دکتر محمد فتح به همراه یکی از محافظانش ساعت ۹ صبح روز سه‌شنبه ۲۷ آذر ۱۳۵۸ در حال حرکت در محوطه سر سبز و باغ‌مانند دانشکده الهیات دانشگاه تهران بود که توسط چند نفر از اعضای تندروی گروهک تروریستی فرقان هدف چند گلوله قرار گرفت.

ایشان از سوی دانشجویان و پاسداران محافظ به نزدیک‌ترین بیمارستان منتقل شد اما احیای پزشکی جواب نداد و ایشان حدود ساعت ۲ بعدازظهر همان روز به شهادت رسید.

دکتر مفتح خود از پیشگامان پیوند بین حوزه و دانشگاه بود و با بذل ارزشمندترین سرمایه حیاتش نام خود را برای همیشه بر تارک این دو مکان مقدس هک کرد.

پیکر این شهید والامقام پس از برپایی مراسم باشکوه تشییع، در صحن مطهر حضرت معصومه (س) در قم به خاک سپرده شد.

نظر امام خمینی

با رسیدن خبر شهادت آیت‌الله دکتر محمد مفتح به امام خمینی، بنیانگذار انقلاب اسلامی این اقدام را به شدت محکوم کردند و در پیامی گفتند: «آنگاه که منطق قرآن، آن است که ما از خداییم و به سوی او می‌رویم و مسیر اسلام، بر شهادت در راه هدف است و اولیای خدا ـ علیهم السلام ـ شهادت را یکی از دیگری به ارث می‌بردند و جوانان متعهد ما برای نیل شهادت در راه خدا درخواست دعا می‌کرده و می‌کنند، بدخواهان ما که از همه جا وامانده دست به ترور وحشیانه می‌زنند، ما را از چه می‌ترسانند؟

آمریکا خود را دلخوش می‌کند که با ایجاد رعب در دل ملت – که سربازان قرآنند – می‌تواند وقفه‌ای در مسیر حق و عقب‌گردی از جهاد مقدس در راه خدا ایجاد کند غافل از اینکه ترس از مرگ برای کسانی است که دنیا را مقر خود قرار داده و از قرارگاه ابدی و جوار رحمت ایزدی بی‌خبرند.

اینان از کوردلی، صحنه‌های شورانگیز ملت عزیز و شجاع ما را در هر شهادتی، پس از شهادتی که در پیش چشمان خیرۀ آنان منعکس است نمی بینند. ‌صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لایَعْقِلُونَ اینان می‌بینند که ۱۳۰۰ سال بیشتر از صحنۀ حماسه آفرین کربلا می‌گذرد و هنوز خون شهیدان ما در جوش و ملت‌ ‌عزیز ما در حماسه و خروش است.

جناب حجت‌الاسلام دانشمند محترم آقای مفتح و دو نفر پاسداران عزیز اسلام ـ رحمة الله علیهم ـ به فیض شهادت رسیدند و به بارگاه ابدیت بار یافتند و در دل ملت و جوانان آگاه ما حماسه آفریدند و آتش نهضت اسلامی را افروخته‌تر و جنبش قیام ملت را متحرک‌تر کردند.

خدای‌شان در جوار رحمت واسعۀ خود بپذیرد و از نور عظمت خود بهره دهد. امید بود از دانش استاد محترم و از زبان و علم او بهره‌ها برای اسلام و پیشرفت نهضت برداشته شود و امید است از شهادت امثال ایشان بهره‌ها برداریم.

من شهادت را بر این مردان برومند اسلام، تبریک و به بازماندگان ‌آنان و ملت اسلام تسلیت می‌دهم. سلام بر شهیدان راه حق.»

منابع:

صحیفه امام. جلد ۱۱. ص۳۲۰ و ۳۲۱

زندگی‌نامه شهید آیت‌الله دکتر محمد مفتح

انتهای پیام

کارگروه خبری فرهنگ و هنر

با کلماتم، ابتکار هنری را به وجود می‌آورم و جذابیت زندگی را در آن تقدیم می‌کنم.