تعزیه ریشه موسیقی ماست / گذشته را نباید فراموش کنیم
خواننده پیشکسوت موسیقی ایرانی و نواحی در گفتوگو با آنا؛
خواننده پیشکسوت موسیقی ایرانی و نواحی گفت: تعزیه ریشه موسیقی ماست و از قدیم موسیقی با تعزیه عجین شده بود، در واقع بخش اعظم موسیقی گذشته ما تعزیه است هر چند که اشعارش به مرور زمان تغییر کرده، اما نباید این بعد از موسیقی را فراموش کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، سید جلال الدین محمدیان هنرمند ۷۵ ساله موسیقی، از سال ۵۱ فعالیت رسمی و هنری خود را در کرمانشاه آغاز کرد، او برای شناخت گوشهها و ردیفهای موسیقی اصیل ایرانی در مکتب صبا شاگردی اساتید بزرگی، چون محمدرضا شجریان، اصغر بهاری و محمود کریمی را داشت و در سال ۵۶ با گروه تنبورنوازان همکاری خود را آغاز کرد.
وی در سال ۵۸ با ارکستر تنبور شمس و مظهر انوار و ارکستر رادیو ایران، آهنگ معروف «هوای وطن» را اجرا کرد. آهنگ «باز هوای وطنم آرزوست» در همین سال در کنسرتی در تالار وحدت اجرا شد و در سال ۶۶ نیز آهنگ «مردان خدا» در عرصه موسیقی مذهبی و عرفانی او برنده شد. آلبومهای موسیقی «مردان خدا»، «عاشق دیوانه»، «همنشین دل»، «زاده عشق» و «شیرین شیرینه» از کارهای او محسوب میشود. این خواننده کمتر از دو هفته پیش مورد تجلیل و تقدیر به عنوان پیشکسوت عرصه موسیقی ایرانی قرار گرفت.
سید جلال محمدیان در گفتوگو با خبرنگار آنا عنوان کرد: از پنج سالگی شروع به خوانندگی کردم، البته غیررسمی و برای خودم ، بعد از آن موسیقی جدیتر کار کردم، آوازخوانی ، نتخوانی و همه این موارد گویی ژنتیکی در خونم بود.
وی در ادامه افزود: به نظر من تعزیه ریشه موسیقی ماست، تمام تعزیه نه، ولی ۹۰ درصد موسیقی گذشته ما از تعزیه است حال برخی آمدهاند شعرها را تغییر دادند و به نام خود ثبت کردهاند، اما به هرحال تعزیه به من یک تجربه خاص داد، آنچه که از کودکی خاطرم میآید و سعی کردم آن را سینه به سینه به یاد بسپارم را ضبط کردم.
محمدیان با اشاره به اینکه درآینده نزدیک قطعاتی نیز از او منتشر میشود، گفت: اینها را به صورت آوازخوانی، نوا، غزل خوانی و سنتی کار کردم. خیلی از اشعاری که بعدها در تعزیه دستکاری شده توسط تعزیه خوانها در قدیم مثلا در کرمانشاه اجرا میشد. به طور مثال:
جان و جهان! دوش کجا بودهای؟ / نی غلطم، در دل ما بودهای
دوش ز هجر تو جفا دیدهام / ای که تو سلطان وفا بودهای
آه که من دوش چه سان بودهام!/ آه که تو دوش کرا بودهای!
رشک برم کاش قبا بودمی/ چونک در آغوش قبا بودهای
زهره ندارم که بگویم ترا/ «بی من بیچاره چرا بودهای؟!»
یار سبک روح! به وقت گریز / تیزتر از باد صبا بودهای
بیتو مرا رنج و بلا بند کرد/ باش که تو بند بلا بودهای
رنگ رخ خوب تو آخر گواست/ در حرم لطف خدا بودهای
رنگ تو داری، که ز رنگ جهان / پاکی، و همرنگ بقا بودهای
آینهٔ رنگ تو عکس کسیست / تو ز همه رنگ جدا بودهای
وی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره موسیقی نواحی و پیشرفت آن گفت: پیشرفت در این عرصه نیاز به زمان، ممارست و کوشش دارد. نباید با یک اتفاق هنرمندان صحنه را خالی کنند، من در این پنجاه و هفت سالی که کار کردم و رسما خواندهام، حتی یک بار هم نشده که خسته شوم. تلاش کردم قدمتها را حفظ کنم، باید افرادی که صدای خوبی دارند را باید نگه داریم الان با تجربه میتوان گفت که موسیقی ما فراتر از چیزی هست که عرضه میشود.
محمدیان همچنین گفت: هنرمند باید توجیه باشد، چرا که خیلیها واقعا صدایشان خوب نیست و اشعار را در راستای لهو و لعب استفاده میکنند، این همان موسیقی غناست، حتی داریم کسانی که شعر مولانا را تغییر دادهاند، ریتمیک کردهاند و شعر انحرافی شده است! باید اینها را از هم تفکیک کنیم و اجازه ندهیم عدهای از اشعار سواستفاده کنند چرا که در جامعه باعث انحراف میشود.
وی با ابراز امیدواری از شرایط آینده موسیقی کلاسیک و سنتیمان گفت: قطعه «مردان خدا» را به طور رسمی اول بار استاد شهرام ناظری اجرا کرد که خیلی هم زیبا خواند، من هم نسبت به ایشان ارادت دارم، منتها تحریرهای ایشان با من قدری فرق دارد. پیش از شهرام ناظری من با گروه باباطاهرتمرین کرده و قطعه را اجرا کرده بودیم.
محمدیان در پایان گفت: اجرای قطعه قدیمی «مردان خدا» در قالب یک کنسرت در سال ۶۶ و در همین بنیاد رودکی اجرا شد که خیلی هم مورد اقبال قرار گرفت.