«آبپاشونک» جشنی برای بلندترین روز سال
جشنهای قدیمی ایرانی نقش مهمی برای آشنایی با فرهنگ دیرین مردم ایرانزمین دارد که علاوه بر نمایان کردن وجوه مختلف فرهنگ عامه میتواند نشاندهنده بخشی از آداب و رسومی باشد که بیشتر بر اساس تغییر فصلها و زندگی مبتنی بر کشاورزی شکل گرفته بود. نوعی از زندگی که وابسته به مواهب طبیعی از جمله باد، باران، زمین و… بود و همین سبب میشد طبیعت و تغییرات وابسته به آن نقش مهمی در زندگی مادی و معنوی افراد داشته باشد و بر همین اساس مناسبتهایی وابسته به گرامیداشتِ همین مواهب، شکل گرفتند.
به گزارش مجله سلامتی ایران، علیرغم اینکه همچنان ابعاد مهمی از زندگی انسانها وابسته به همین مواهب طبیعی است اما به نظر میرسد آنچه که درحال فراموشی است بخشی از آیینهای شکرگزاری برای این نعمتهاست. آیینهایی که گاه رنگ و بوی جشن به خود گرفته و گاه با آدابی خاص تبدیل به نوعی عبادت شده بودند که این روزها رد محوی از آنها را تنها میتوان در میان کتابها و مقالات پیدا کرد.
با این وجود برخی از جشنها نیز با تغییرات ساختاری، ماهیتی امروزیتر پیدا کردند و توانستند راه خود را در زندگی روزمره فعلی افراد باز کنند. هرچند در این میان حذف برخی از آیینها و یا اضافه شدن آیینهایی دیگر، در مواردی جشن را از اصالت اولیه خود دور کرده است اما با این حال بازهم میتوان امیدوار بود که حتی با وجود تغییرات اعمال شده بتوان جلوی فراموشی کلی این آیینها را گرفت.
البته علاوه بر ابعاد مردمی برگزاری این آیینها نمیتوان از نقش سیاستگذاریها و تصمیم گیریها در برگزاری درست و اصولی این جشنها غافل شد تا شاهد برخوردهای سلبی مشابه آنچه که در اوایل دهه ۹۰ به دنبال آببازی دختران و پسران برای جشن «چله تابستان» در یکی از بوستانهای تهران رخ داد نباشیم.
اول تیرماه، نخستین روز تابستان و بلندترین روز سال است. هرچند در سالهای اخیر تغییرات اقلیمی سبب شده که در میانه فصل بهار هوا گرم شود و بارش باران هم کاهش یابد اما در گذشته چنین نبود و همین باعث میشد نخستین روز تابستان به عنوان نمادی برای آغاز گرمای هوا در نظر گرفته شود تا بر این اساس افراد برای طلب باران و گرامی داشتن جایگاه «آب» در زندگی خود جشن و آیینهایی برگزار کنند.
«جشن آب» یا «جشن اول تابستان» در نخستین روز تابستان برگزار میشود. در گذشته اعتقاد بر این بود که در این روز خورشید به بالاترین جایگاه خود میرسد و به همین دلیل مراسم آبپاشی و یا آب ریزگان در صحرا برگزار میشد.
این جشن در گویشهای مختلف با عناوین دیگری شناخته میشود چنانچه در برخی نواحی خراسان بزرگ و حتی افغانستان این جشن را «گوجه عروس» یا «گُل عروس» مینامند و به این مناسبت به نوعروسان میوههای نوبرانه به همراه سبزی، کاهو، آرد و نبات هدیه میدهند. علت هدیه دادن میوه نوبرانه این است که این جشن همزمان با به بار نشستن درختان و رسیدن میوهها برگزار میشود.
از سوی دیگر برخی بر این باور بودند که در نخستین روز تابستان (اورمزد)، گروه زیادی از ایرانیان برای پاسداری از ارزشهای ملی و دینی جان خود را فدا کردهاند، به همین دلیل در این روز مراسم ویژه «پُرسه» را برگزار میکردند. در بامداد روز پرسه که البته این روزها توسط زرتشتیان ۲۹ خردادماه برگزار میشود، افراد به نیایشگاهها میروند و یاد و خاطره درگذشتگان را گرامی میدارند.
در این مراسم زنان شاخههایی از برگ سبزِ مورد، شمشاد، عود و یا کُند را کنار سفره پُرسه قرار میدهند. در این سفره میوه، سینی لُرک و ظرفی از مخلوط قهوه (پودر قهوه، آرد نخود، پودر قند و پودر هل) و ظرف دیگری از بلورهای نبات میگذارند. در طول برگزاری مراسم نیز در آتشدان کنار سفره کُندر و چوب سندل بر آتش میپاشند تا هوای محیط خشبو و مطبوع شود.
هرچند این جشن که با عنوان «آب پاشونک» هم از آن یاد میشود به قوت گذشته برگزار نمیشود، اما با تفاوتهای اندکی هنوز هم در برخی نقاط کشور اجرا میشود. به عنوان مثال در شهرستان فراهان مردم در این روز به امامزاده احمدبنعلی در روستای زلفآباد میروند و پس از مراسم شکرگزاری و زیارت امامزاده به آبپاشی، آببازی، پختن آش رشته و دلمه مشغول میشوند.
پینوشت: در بخشهایی از این گزارش از تحقیق «جشنهای فراموششده ایران باستان» نوشته بهروز بیگوند استفاده شده است.
انتهای پیام