ورزشی

نامداران؛ سردمداران بی‌احترامی در فوتبال ایران!

نامداران؛ سردمداران بی‌احترامی در فوتبال ایران!

وصال روحانی: بداخلاقی‌های رایج در لیگ برتر فوتبال ایران به حدی رسیده که فقط می‌تواند اسباب تأسف هر چه بیشتر ناظران این فرایند باشد. بعد از برخورد فیزیکی محمدحسین کنعانی‌زادگان، مدافع ملی‌پوش پرسپولیس با یکی از هواداران تیم رقیب نوبت به شجاع خلیل‌زاده مدافع اسبق این تیم و عضو کنونی تراکتور رسید که در پایان دیدار اخیر این تیم با سرخ‌های تهرانی به خبرنگاران تاخت و همه آنها را وابستگان کارلوس کی‌روش خواند و گفت که همین مربی پرتغالی با عدم دعوت از وی به دیدارهای تیم ملی 8 سال از فوتبال وی را ضایع و فرصت‌های فراوانی را از او دریغ کرد. اعتراض خبرنگاران به وی همان و تشدید کشمکش بین دو سو همان و اگر دخالت پاکو خمس، سرمربی اسپانیایی و سعید مظفری‌زاده مدیر تیم تراکتور در کار نبود، این برخورد کلامی به غائله بزرگ‌تری تبدیل می‌شد. طی همین مسابقه بود که علیرضا بیرانوند سنگربان پرسپولیس هم طوری داور را تهدید و از اخطار دادن به خود برحذر کرد که انگار قصد کشتن وی را دارد. اینها فقط مشت نمونه خروار است و از شروع فصل جاری مانند سنوات قبلی لیگ این گونه برخوردها را فراوان دیده‌ایم. کم‌صبری‌ها و اتهام‌زنی این به آن و حفظ نشدن احترام رقبا و داوران و مربیان سبب شده سنگ روی سنگ بند نشود و مسابقات لیگ تبدیل به یک عرصه بزرگ بدآموزی شود و ابعاد این قضیه هر فصل بدتر از فصل قبلی گردد. وقتی مدیرعامل و سرمربی یک تیم بزرگ هم رودررو می‌ایستند و علناً برای حذف یکدیگر از صحنه می‌کوشند، چگونه می‌توان انتظار داشت که تیم‌های رقیب احترام یکدیگر را حفظ و از یورش به طرف مقابل پرهیز کنند.

کجاست یک الگوی درست؟
این روند زمانی ناامیدکننده‌تر می‌شود که پیشتازی در زمینه بداخلاقی و متهم کردن دیگران به شماری از مشهورترین بازیکنان و مربیان فوتبال ایران هم بسط می‌یابد و آنها تبدیل به سردمداران بی‌حرمتی می‌شوند. این یک واقعیت مسلم است که همیشه کوچک‌ترها چشم به مسن‌ترهای حرفه خود می‌دوزند و آنچه را در رفتار آنها می‌بینند، آویزه گوش خود می‌کنند و زمانی که رفتارهای برخی بزرگان فوتبال ما در کوران دیدارهای لیگ چیزی است که می‌بینیم، چطور می‌توان به یک الگوبرداری درست و موفق امید بست و لیگ را قدری منزه‌تر ساخت و رفتاری پسندیده‌تر و زبانی خوش‌تر را از حاضران در این مسابقات انتظار کشید.
به نشست‌های خبری اکثر بازی‌های لیگ و اظهارات نه چندان خوش مربیان حاضر در این نشست‌ها توجه کنید تا دریابید بداخلاقی‌ها چگونه در بطن این لیگ لانه کرده و جوانمردی را که پایه هر ورزشی است، محو کرده و انواع سوء رفتارها را جانشین آن ساخته است.

بیماری‌های مسری اخلاقی
حساسیت‌های فنی و دشواری‌های تاکتیکی در مسابقات لیگ سایر کشورها بسیار بیشتر از چیزی است که ما هر هفته در لیگ خودمان می‌بینیم و با وجود این، هرگز میزان کم حوصله بودن و حجم بددهنی‌ها در آن کشورها به حدی نمی‌رسد که در لیگ ما رؤیت و شنیده می‌شود. هفته‌ای نیست که داوران از دم تیغ منتقدان نگذرند و به ندرت اتفاق می‌افتد که مربیان تیم‌های بازنده تاکتیک‌های انتخابی رقبای برنده را به باد انتقاد نگیرند و آن را ضد فوتبال و کثیف نخوانند. این گونه بیماری‌های مسری اخلاقی خصوصیات فنی خوب لیگ را هم زایل و کار را به بیراهه می‌کشاند و رقابتی را می‌سازد که وجوه منفی آن بشدت بر وجوه مثبت آن می‌چربد و کمتر فرد حاضر در این عرصه را می‌توان یافت که از دامنه این بداخلاقی‌ها مصون بماند و به درون این معرکه سوق داده نشود.

هیچ وقت دیر نیست
متداول شدن فزاینده کج‌کرداری‌ها در جریان مسابقات لیگ قصه تازه‌ای نیست و از همان دوره نخست باب بوده ولی هر سال بر حجم آن افزوده شد و اینک در دوره بیست و سوم به یک انباشتگی هراس‌آور رسیده به گونه‌ای که بر کل لیگ و ماهیت فوتبال سایه انداخته و خوبی‌ها را به حداقل رسانده و بدی‌ها را به حداکثر بالغ ساخته است. این رشد چشمگیر نتیجه عدم توجه کافی و بایسته به این پدیده منفی و قصور فراوان در برچیدن کژی‌های قبلی است و چون این ماجراها هرگز مهار نشد، به بن‌بست کنونی رسیده‌ایم.
اگرچه شرایط کنونی هراس‌آور است اما برای شروع منزه‌سازی نسبی امور هیچ گاه دیر نیست و اگر مسئولان امر از همین امروز دست به کار شوند، بهتر از منفعل ماندن و قطع کامل امید از بهبودی امور است.

251 251