خبرگزاری آنلاین گروه فرهنگ و ادب _ طاهره طهرانی: «بیگانگان آشنا» عنوان پرونده ای است که به مرور کارنامه و زندگی نویسندگان و پژوهشگران خارجی علاقه مند به فرهنگ و ادب ایران می پردازد.
اولین شماره این پرونده به تئودور نولدکه (Theodor Nöldeke) اختصاص دارد که دوم مارس ۱۸۳۶ میلادی در شهر کوچکی از توابع هامبورگ آلمان به دنیا آمد. شروع تحصیلاتش نزد پدرش بود و ادبیات کلاسیک یونانی و لاتین را آموخت. بعدها پیش هاینریش اوالد دوست قدیمی پدرش رفت که خاورشناس بود و زبان های سامی می دانست؛ در این دوره او به سوی مطالعات شرقی تمایل پیدا کرد و تحصیلاتش را را در رشته های الهیات و فلسفه و زبان های سامی تا مقطع دکتری ادامه داد و در ۲۰ سالگی با رساله ای درباره تاریخ قرآن نخستین دکترای خود را گرفت.
این پژوهشگر در پایان نامه اش با عنوان تاریخ قرآن در دو بخش به تاریخ ادبی قرآن با استفاده از منابع اسلامی و تحقیقات خاورشناسان اروپایی پرداخت این موضوع تا پایان عمر مهمترین موضوع تحقیقاتی او بود.
پژوهش قرآن به منزله یک متن وحیانی و تاریخی
در سال ۱۸۵۸ میلادی برنده جایزه آکادمی پاریس _جایزه ای برای نگارش مقاله ای درباره قرآن_ شد. دو سال پس از آن هم ترجمه آلمانی رساله دکترای خود را با عنوان تاریخ قرآن منتشر کرد این همان کتابی است که بعدها با تغییراتی و با همکاری شاگردش چاپ شد. در ادامه پژوهش هایش پس از دوران دکترا ابتدا به وین پایتخت اتریش و سپس لیدن در جنوب هلند رفت حدود یک ماه به بررسی نسخه های خطی عربی آنجا پرداخت و در آوریل ۱۸۵۸ میلادی به برلین رفت و در آنجا هم نسخه های خطی عربی و ترکی را بررسی و فهرستی هم برای دستنویس های ترکی آن کتابخانه تهیه کرد.
در سال ۱۸۶۱ میلادی _یعنی در ۲۵ سالگی_ نولدکه به مقام استادی در دانشگاه گوتینگن در رشته زبان های سامی و تاریخ اسلام رسید و ۱۱ سال بعد به دانشگاه استراسبورگ رفت. عمده تمرکز او بر دو رشته تاریخ تمدن اسلامی و زبانهای سامی بود اما به بسیاری از علوم مربوط به خاورشناسی آگاهی و تسلط داشت. تخصصش در زبانهای سامی عربی سریانی عبری و آرامی… و آشناییش با زبان فارسی باعث شد که آثارش قابل توجه و تقدیر باشد.
«تاریخ قرآن» اثر شاخص نولدکه است این کتاب نخستین ترجمه کامل از قرآن کریم است و با وجود اینکه بیشتر از صد سال از انتشار نخستین نسخه آن گذشته محققان غربی هنوز هم به آن رجوع می کنند. نولدکه سوره ها را ابتدا به دو دسته مکی و مدنی و سپس آن ها را به بخش های کوچک تر تقسیم کرد که در نهایت به سه بخش مکی و یک بخش مدنی رسید در واقع با بررسی سوره های قرآن با توجه به توالی زمانی و وقایع مربوط به آن نزول سوره های قرآنی را با توجه به گستره زمانی آن و نیز منشأ سبک های زبانی دنبال می کرد. در این روش سوره ها به ترتیب نزول آن مرتب می شوند. برای مثال سوره انبیا که بیست و یکمین سوره قرآن است در کتاب نولدکه در جایگاه شست و پنجمین سوره قرار گرفت. او این ساختار را شیوه ای جامع و منسجم برای بررسی و دنبال کردن متن وحیانی و دستیابی به تحلیل های کلامی ادبی و تاریخی می دانست. کتاب دیگر او زندگی نامه محمد (ص) او که نسبتاً کم حجم هم هست شرح مختصری از زندگی و زمانه پیامبر اسلام با استناد به روایات تاریخی است. البته هر دوی این کتاب ها مورد نقد قرار گرفته اند. نولدکه کتاب هایی هم در حوزه زبان شناسی و دستور زبان های قدیمی چون آرامی سریانی و عربی کلاسیک دارد.
آغاز ایران شناسی و کتابهای نولدکه
پژوهش های عربی و اسلامی او را به ایران شناسی رساند و با بررسی منابع فارسی و مطالب مربوط به ساسانیان در تاریخ طبری شروع به مطالعه شاهنامه و نوشته هایی به زبان پهلوی همچون کارنامه اردشیر بابکان کرد و فارسی میانه را هم آموخت البته پیش از آن فارسی امروزی را آموخته بود.
نولدکه سعی می کرد ریشه کلمات فارسی امروز را از متن پهلوی پیدا کند. او ریشه لغت آذربایجان را اتورپات که نام یکی از سرداران سپاه مادها و سپس اسکندر بود می دانست. تحقیقات او در زمینه ایران شناسی بسیار گسترده است و نه تنها به مباحث تاریخی مربوط است بلکه ویژگی های زبانی مورفولوژی وضعیت جغرافیایی اساطیری و داستان های حماسی و حتی ویژگی های شخصیتی و مانند آن را در برمی گیرد. حاصل این جستجو «تاریخ ایران واعراب در زمان ساسانیان» و «حماسه ملی ایران» است اولی را عباس زریاب خویی و دومی توسط بزرگ علوی به فارسی برگردان شد.
کتاب تاریخ ایران و اعراب در زمان ساسانیان (Geschichte der Perser und Araber zur Zeit der Sasaniden – ) به بررسی حکومت ساسانیان و روابط آن ها با اعراب می پردازد و یکی از منابع کلیدی در مطالعۀ تاریخ ساسانیان بوده است. کتاب الطبری (ترجمه و تحلیل بخش های مربوط به ایران در تاریخ طبری) بررسی و ترجمه اوست روی بخش های مربوط به ایران در تاریخ طبری که شامل اطلاعات مهمی دربارۀ دوران ساسانی و انتقال قدرت به مسلمانان است.
نولدکه در کتاب حماسه ملی ایران (Das iranische Nationalepos) هم که در سال ۱۹۲۰ منتشر شد به تحلیل و بررسی شاهنامه فردوسی به عنوان حماسه ملی ایران پرداخت. او در این اثر به بررسی ساختار محتوا و اهمیت تاریخی و فرهنگی شاهنامه پرداخته و تلاش کرد تا جایگاه این اثر را در ادبیات جهان مشخص کند. او در تحقیقاتش درباره منابع شاهنامه برخی از جنبه های تاریخی و روایی شاهنامه را با منابع کهن ایرانی و عربی مقایسه کرد و به بررسی دقت تاریخی آن ها پرداخت.
دیدگاه های نولدکه درباره شاهنامه
نولدکه شاهنامه را از نظر تاریخی و اسطوره ای تحلیل کرد و معتقد بود که این اثر آمیزه ای از تاریخ واقعی افسانه ها و روایت های شفاهی ایران باستان است. او به تأثیر منابع ساسانی (به ویژه خدای نامه) بر ساختار روایی شاهنامه اشاره کرد. با وجود تحسین از ارزش حماسی و ادبی شاهنامه نولدکه برخی از روایت های آن را از نظر تاریخی نادقیق دانسته و مورد نقد قرار داده است. پژوهش های او تأثیر زیادی بر مطالعات ایران شناسی در غرب گذاشت و بسیاری از محققان بعدی از روش ها و یافته های او در بررسی تاریخ و ادبیات ایران استفاده کردند. نولدکه در آثار خود با نگاهی انتقادی به بررسی زبان شناسی سبک و منابع تاریخی شاهنامه پرداخت و از نخستین پژوهشگرانی بود که شاهنامه را نه صرفاً یک اثر حماسی بلکه منبعی تاریخی برای شناخت گذشتهٔ ایران دانست.
اهمیت کار نولدکه چیست؟
او در پژوهش های خود بر روی شاهنامه به دنبال درک عمیق تری از جنبه های تاریخی اسطوره ای و ادبی این اثر بود و شاهنامه را نه تنها به عنوان یک اثر ادبی بلکه به عنوان منبعی مهم برای درک تاریخ و فرهنگ ایران باستان و دوران اسلامی مورد توجه قرار داد. نولدکه به بررسی تأثیرات متقابل فرهنگ ایرانی و اسلامی در شاهنامه نیز پرداخت و تلاش کرد تا نشان دهد که چگونه فردوسی توانست عناصر اسطوره ای و تاریخی ایران باستان را در قالب یک اثر ادبی جاودانه حفظ کند. کار بر روی شاهنامه فردوسی به عنوان بخشی از تلاش های گسترده تر او برای مطالعه و شناخت فرهنگ و تاریخ ایران و اسلام قابل توجه است. تحقیقات او در این زمینه به درک بهتر محققان غربی از ادبیات فارسی و جایگاه شاهنامه در ادبیات جهان کمک کرد. نولدکه با تحلیل دقیق و علمی خود توانست جنبه های مختلف این اثر بزرگ را روشن کند و به شناخت بیشتر آن در غرب یاری رساند.
نولدکه در میان شرق شناسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از او با احترام یاد می کنند. او از شرق شناسان برجسته به شمار می آید که بسیاری از خاورشناسان روزگار خویش و مستشرقان پس از خود را تحت تأثیر قرار داده است. تلاش پایدار و درخشش ذهن و آگاهی گسترده اش به ادبیات یونانی و شناخت کاملش از سه زبان سامی شامل عربی سریانی و عبری همراه با عمر طولانی به او امکان داد تا این جایگاه را نه تنها در میان خاورشناسان آلمان بلکه در میان تمام خاورشناسان به دست آورد.
تئودور نولدکه سال های پایانی عمرش را پیش پسرش در کالسروهه گذراند و سرانجام پس از عمری کار پژوهشی و تحقیقاتی در بیست و نه دسامبر ۱۹۳۰ در ۹۴ سالگی درگذشت.