سه کشور اروپایی در بیانیه اخیر خود، همچون همیشه کمترین اشارهای به بیتعهدی مطلق خود در برجام خصوصاً در فرآیند رفع تحریمهای ضدایرانی نکرده و از موضع یک طلبکار، به بررسی و تحلیل فعالیتهای هستهای کشورمان پرداختهاند.
به گزارش گروه دیگر رسانهها خبرگزاری علم و فناوری آنا، سه کشور اروپایی اخیرا بیانیهای علیه فعالیتهای هستهای کشورمان صادر کرده که در یک جمله میتوان آن را مصداق نوعی «تصویرسازی انحرافی» علیه معادلات حاکم بر صحنه مذاکرات رفع تحریمها در عرصه دیپلماسی پنهان تلقی کرد.
فراتر از آن؛ بازیگران اروپایی در صدد ارسال برخی علائم مشخص به تلآویو هستند، رفتاری که قبلا نیز از سوی دیپلماتها و سیاستمداران اروپایی مسبوق به سابقه بوده است.
بدون شک نمیتوان رد پای نتانیاهو و کابینه رژیم صهیونیستی را در بیانیه اخیر سه کشور اروپایی نادیده گرفت، بنابراین مصدر اصلی صدور بیانیه اخیر این سه کشور را عملا باید در تلآویو جستوجو کرد.
آلمان، انگلیس و فرانسه در شرایطی که اختلافاتی تاکتیکی میان واشینگتن و تلآویو بر سر شیوه مواجهه با فعالیتهای هستهای ایران رخ داده، در صدد هستند علائمی را در حمایت از رویکرد صهیونیستها در تقابل با ایران به تلآویو و نتانیاهو ارسال کنند.
بر همین اساس؛ بهنظر میرسد هرگونه پیشرفت احتمالی در روند مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا در خصوص رفع تحریمها و حرکت طرفین به سوی توافق، بیش از پیش پیوند این سه کشور اروپایی و رژیم صهیونیستی را آشکارتر کند.
فراموش نکنیم که پیوند «لوران فابیوس» وزیر خارجه اسبق فرانسه با رژیم صهیونیستی و تبیین صریح مواضع تلآویو از سوی او در جریان مذاکرات منتهی به توافق هستهای در سال ۲۰۱۵ میلادی، زمانی صورت گرفت که ایران و اعضای ۱+۵ در آستانه توافق قرار گرفته بودند!
این قاعده در حال حاضر نیز صادق است، با این تفاوت که برخی بازیگران اروپایی در ظاهر تغییر کرده و جای خود را به سیاستمدارانی از احزاب مخالف دادهاند.
نکته اینکه نباید در تحلیل خود نسبت به صحنه مذاکرات هستهای، اروپاییها را به مثابه «بازیگران مستقل» یا «متعهد به توافق سال ۲۰۱۵» مورد شناسایی قرار داد، چه، رویکرد دلالگونه همیشگی آنها در بحبوحه بحرانهای بینالمللی، در قبال این پرونده نیز نمود ویژهای داشته و خواهد داشت.
سه کشور اروپایی در بیانیه اخیر خود، همچون همیشه کمترین اشارهای به بیتعهدی مطلق خود در برجام خصوصا در فرآیند رفع تحریمهای ضدایرانی نکرده و از موضع یک طلبکار، به بررسی و تحلیل فعالیتهای هستهای کشورمان پرداختهاند.
آنها مدعی هستند که وضعیت ذخایر اورانیوم ایران در کنار توسعه چشمگیر فعالیتهای هستهای، از جمله نصب سانتریفیوژهای پیشرفته جدید در سایتهای اتمی و تولید اورانیوم فلزی که در ساخت بمب هستهای کاربرد دارد، «سوال جدی» درباره ماهیت و مقاصد برنامه هستهای ایران ایجاد میکند!
این در حالی است که کاهش تعهدات ایران در برجام، پاسخی اتفاقا قاطعانه و محکم نسبت به بیتعهدی مطلق اروپا بود.
به عبارت بهتر؛ اروپاییها به جای صدور بیانیهای کاملاً سیاسی و غیر حقوقی با هدف هموارسازی مسیر نمایش تبلیغاتی صهیونیستها و آمریکا علیه ایران، باید ابتدا به قصور خود اذعان کرده و البته به فکر عواقب و تبعات بیتعهدی مطلق خود در قبال توافق هستهای باشند.
بر این اساس؛ بدیهی است که بیانیه اخیر اروپاییها در قالب و چارچوب دیپلماسی عمومی و با هدف تأثیرگذاری معکوس و سلبی علیه فعالیتهای هستهای کشورمان صادر شده است.
البته نکته مهمتری نیز وجود دارد که باید آن را به عنوان کلید اصلی درک رفتار بازیگران اروپایی در مذاکرات رفع تحریمها قلمداد کرد.
در جریان توافق ایران و آژانس در اسفند ۱۴۰۰ و زمانبندی صورت گرفته میان «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس و مسئولان سازمان انرژی اتمی کشورمان درباره مختومهسازی پروندههای مطروحه علیه اماکن ادعایی، سه کشور اروپایی نقش «حامی» را ایفا کرده بودند اما پس از مدت کوتاهی به گروسی دستور دادند با نادیده گرفتن زمانبندی مذکور، زمینه را برای صدور قطعنامهای سیاسی علیه ایران در شورای حکام آژانس فراهم سازد.
آلمان، انگلیس و فرانسه بهخوبی میدانند که در مذاکره مستقیم با تهران بابت کارشکنی علنی خود در قبال «توافق ایران-آژانس»، حرفی برای گفتن ندارند و بهواسطه این عملکرد خود در قبال توافق هستهای و تأثیر مستقیم در ایجاد گرههای کور ایجاد شده در مذاکرات، اساسا در جایگاه یک «متهم» قرار دارند نه یک «واسطهگر ناجی».
منبع: نورنیوز