همیشه میتوان حرف از قهرمانی زد، به خصوص اگر آن تیم هم استقلال باشد، آن هم اگر یک نیم فصل از لیگ سپری و این تیم عیار خودش را در طول ۱۵ بازی نشان داده باشد. تیمیکه به شایستگی نزدیک به ۱۰ هفته صدرنشین بود و با ۹ برد و ۵ تساوی و تنها یک شکست، پس از استقلال دو فصل پیش فرهاد مجیدی دومین تیم رکورددار در طول حداقل یک دهه اخیر بوده است.
این استقلال میتواند قاطعانه از قهرمانی و شیرینیهایش صحبت به میان آورد، اما باز خوب میداند که پس از یک نیم فصل نه به صدرنشین جام میدهند و نه به او تبریک میگویند و اتفاقا وظیفه اش و کارش برای نیم فصل دوم سختتر خواهد شد. به واقع برای تیمیکه هدفش قهرمانی در پایان فصل است، قهرمانی در نیم فصل یا دومی زیاد تفاوتی نمیکند. وقتی هدفی بالاتر وجود داشته باشد تمام تمرکز یک تیم به آن معطوف میشود و آنگاه برای رسیدن یا نرسیدن به قهرمانی نیم فصل خود را زیاد به آب و آتش نمیزند.
قاعدتا نیم فصل دوم دیگر مثل نیم فصل اول نخواهد بود، تیمها برای رسیدن به صدر و از آن سو برای فرار از سقوط تمام تلاش خود را به کار خواهند گرفت. اگر نیم فصل اول استقلال ۹ برد به دست آورد، برای قهرمانی باید همین عدد را به ۱۰ یا ۱۲ یا حتی بیشتر برساند، دیگر باید خود مالک جایگاهش باشد و کاری به حریفان و رقیبان و نتایج آنها نداشته باشد.
وقتی سرنوشت در دستان خود استقلال باشد خیلی راحتتر میتواند از کسب جام صحبت و سادهتر میتواند از صدرنشینی اش دفاع کند. استقلال در دور برگشت باید نتایجی فراتر از نیم فصل اول به دست بیاورد، تعداد بردهایش را افزایش، تساویهایش را کاهش و هرگز به شکست فکر نکند.