توسعه هنگامیکه با فرهنگ و سیاستگذاری فرهنگی مرتبط گردد، طیفی از چشماندازها را در چارچوبهای تفسیری میگشاید.
گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، حسین هاشمی؛ توسعه هنگامیکه با فرهنگ و سیاستگذاری فرهنگی مرتبط شود، طیفی از چشماندازها را در چارچوبهای تفسیری میگشاید.
بهواسطه فراگیر بودن مفهوم فرهنگ، مفهوم توسعه فرهنگی نیز به طیف وسیعی از کردارها و انواع قلمروهای شاخههای علمی و حرفهای ارجاع مییابد و کاربستهای فراوانی در ارتباط با قلمروهای گوناگون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مییابد.
«شهر» نیز از این امر مستثنا نیست. سیاستگذاری برای توسعه فرهنگی شهری، فرایندی بههمپیوسته از نظریه/ عمل است و ازاینرو، در این فرایند نمیتوان میان کردارهای فرهنگی و مادی تمایزی صددرصدی قائل شد.
سیاستگذاری برای توسعه فرهنگی شهری، فرایندی بههمپیوسته از نظریه/ عمل است و ازاینرو، در این فرایند نمیتوان میان کردارهای فرهنگی و مادی تمایزی صددرصدی قائل شد
مسئلهای که اینجا مطرح است این است که در بررسی عناصر فرهنگی یک شهر بازشناسایی طیف وسیعی از عناصر ضرورت مییابد؛ ازجمله، میراث فرهنگی شهر، نهادها، الگوهای سنتی رفتار انسانی، هنر شهری و کلیه عناصری که شهر را به ارگانیسم زنده و پویا بدل میکنند.
توسعه فرهنگ را میتوان بهمثابه «منبعی برای توسعهی انسانی» در نظر گرفت. این ایده مبتنی بر نظر یونسکو در تعریف فرهنگ بهمثابه «مسیرهای زندگی کردن با یکدیگر است»، که بهطور آگاهانه فرهنگ را ابزاری برای تسهیل انسجام اجتماعی بکار میگیرد.
ازاینرو، این رویکرد، یک رویکرد چند فرهنگی است که به دنبال کمک به ادغام اجتماعات قومی فرهنگی گوناگون در زندگی شهری است که بهعنوان یک رویکرد تازه مطرحشده است.
این رویکرد بر دستیابی به یک بیان بسیار منسجم هنر و فرهنگ و نیز منابع فرهنگی برای احیاسازی شهرها وزندگی شهرها تأکید دارد.
بر اساس تعریف مردم شناختی از فرهنگ بهمثابه «یک شیوه زندگی»، منابع فرهنگی در این رویکرد تمامی جنبههایی که به «ساختن یک فضا» کمک میرسانند را شامل میشود.
کیفیتهای محسوس یا نامحسوسی مانند هنرها؛ میراث فرهنگی؛ جشنوارههای محلی؛ مناسک محلی؛ تولیدات محلی؛ فرهنگ جوانان؛ اقلیتها و اجتماعات قومی؛ فضاهای عمومی؛ معماری؛ تصاویر و … جنبههایی هستند که میتوانند به ساختن فضا ختم شوند و از مهمترین منابع فرهنگی هر شهر هستند.
در نهایت میتوان گفت هدف از سیاستگذاری فرهنگی فراهم آوردن زمینههایی برای رشد و خلاقیت افراد و ایجاد تعامل مفید میان افراد برای تصمیمگیری در مورد سرنوشت فردی و اجتماعی خودشان است
در نهایت میتوان گفت هدف از سیاستگذاری فرهنگی فراهم آوردن زمینههایی برای رشد و خلاقیت افراد و ایجاد تعامل مفید میان افراد برای تصمیمگیری در مورد سرنوشت فردی و اجتماعی خودشان است.
افزایش مشارکت اجتماعی و تأکید بر توسعهی فرهنگی میتواند گام مهی در جهت نظمبخشی، خردورزی، کار جمعی، نوآوری، خلاقیت، ابتکار، مسئولیتپذیری، وقتشناسی، اعتمادبهنفس، آزادیخواهی، تحمل و شکیبایی، صرفهجویی، آرمانخواهی و ترقیطلبی، تعهد به کار، نقدپذیری بهمثابهی اهداف جوامع روبهپیشرفت در جهت توسعهی فرهنگی بهحساب آید.
در تحلیل آخر نتیجهای که از این بحث دریافت میشود مبتنی بر این ایده است که شهرهایی که خواهان دنبال کردن این راهکار هستند، باید فرهنگ را برای استفاده از آن بهمثابه یکی از ابعاد توسعهی شهری، در مرکز سیاستهای توسعهی خود قرار دهند.
علاوه بر این، در این رویکرد این عقیده وجود دارد که تمامی مکانهای شهری میتوانند بهتر شوند، اگر منابع ذاتی و چهبسا کشف نشده آنها بسیج شود.