به گزارش مجله سلامتی ایران اون متیوز در مقاله ای برای نشریه انگلیسی اسپکتیتور نوشت: آیا پوتین برای پایان دادن جنگ تلاش میکند؟ طبق گزارشهای اخیر، کرملین یک کانال غیررسمی مذاکره را برای ارتباط گرفتن با مقامات دولت جو بایدن راه اندازی کرده است. او میخواهد این پیام را برساند که میتواند آتش بسی را بپذیرد که درگیریها را در خطوط فعلی متوقف کند. واکنشها نسبت به این ماجرا عصبی و خشمگینانه بوده است. برخی اوکراینیها که از بزرگترین حملات موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین روسیه در جنگ در کریسمس پناه گرفته بودند، آن را شواهدی از توطئهی خودی و شرورانهی واشنگتن برای خیانت به کی یف تلقی کردند. رییسجمهور ولودیمیر زلنسکی ابتکار پوتین را ناصادقانه خواند و گفت که او هیچ نشانهای نمیبیند که روسیه واقعا میخواهد مذاکره کند. او به نیویورک تایمز گفت: ما فقط میل وقیحانهای برای کشتن میبینیم.
از یک جهت زلنسکی درست میگوید: پیشنهاد آتشبس پوتین به دستاوردهای نظامی روسیه کمک میکند، به او اجازه میدهد تا ادعای پیروزی کند، به تجاوزات پاداش دهد و عملا اوکراین را تجزیه کند. همچنین پیشنهاد گزارش شدهی پوتین برای گفت و گو نشان دهندهی تمایل واقعی برای سازش نیست. پوتین در سخنرانی سال نو به ملت خود بدون هیچ نشانهای کوتاه آمدن گفت:« ما بارها ثابت کردهایم که میتوانیم سختترین کارها را حل کنیم و هرگز عقب نشینی نخواهیم کرد، زیرا هیچ نیرویی وجود ندارد که بتواند ما را از هم جدا کند.»
با این حال، یک حقیقت وحشیانه در هستهی مانورهای پوتین وجود دارد: تجزیهی اوکراین تا حد زیادی قبلا اتفاق افتاده است. اگر چه هیچ کس در واشنگتن نمیخواهد آن را توضیح دهد، چالش کلیدی پیش روی سیاستگذاران ایالات متحده در سال جاری، نحوهی رسیدگی به این واقعیت خواهد بود. سال گذشته نبردهای بیثمر نشان داد که تسخیر مجدد سرزمینهای از دست رفتهی اوکراین به طور کامل نیازمند خون و گنجی است که قبلا خرج شده است- پولی که آمریکا به هیچ وجه تمایلی به ارائهی آن ندارد. برعکس، پذیرش الحاق چهار منطقهی جنوبی اوکراین به مسکو که پوتین قبلا اعلام کرده است که بخشی از روسیه هستند؛ تحقیر عمیقی برای آمریکا و متحدین او است. با وجود تمام فداکارهایها، شجاعتها و نبوع اوکراین، نتیجهی نهایی جنگ نه در کییف بلکه در واشنگتن تعیین خواهد که سهم اصلی کمکهای نظامی را ارائه میدهد. اگرچه بایدن بارها قول داده است که هرگز بر سر اوکراینیها معاملهای انجام ندهد، اما حقیقت این است که دست واشنگتن روی شیر کمکهای نظامی و مالی است که مایهی حیات تلاشهای جنگی اوکراین است.
بیشتر بخوانید:
اتکای پوتین به سیاست نه جنگ و نه صلح؛ روسیه در قفقاز جنوبی به دنبال چیست؟
اوکراین در جنگ با روسیه از نفس افتاده؟ / پهپادهای سبک به سلاح تعیینکننده در جنگ تبدیل شدند
از نظر میخائیلو پودولیاک، مشاور نزدیک زلنسکی، تنها راه ممکن این است که غرب آنقدر تسلیحات نظامی برای اوکراین فراهم کند تا آنها یک شکست قاطع به پوتین وارد کنند. پودولیاک ماه گذشته در کی یف گفت:« آمریکا باید به وضوح درک کند که در این درگیری چه چیزی در خطر است… ما در یک لحظهی تاریخی هستیم که غرب باید برای خود مسیر آینده را برای ده، بیست سال آینده انتخاب کند.» پودولیاک ماه گذشته در کیاف به من گفت:« اگر روسیه را شکست ندهیم، آنها برای بیثباتی جهانی سرمایهگذاری خواهند کرد، در این صورت غرب باید برای دفاع از خود در برابر این هرج و مرج فزاینده پول بیشتری خرج کند.»
برای این منظور، ژنرال والری ژالوژنی، فرماندهی ارتش اوکراین فهرستی از تسلیحات قدرتمند تهیه کرده است که به گفتهی او میتواند بنبست را در زمین تغییر دهد- به ویژه هواپیماهای F-۱۶، توپخانهی راکتهای دور برد ATACMS و موشکهای کروز پرتاب هوایی مانند برتانیا و سایهی طوفان و ثور سوئدی-آلمانی. اما حتی ژالوژنی نیز در ماه نوامبر با غمانگیزی اعتراف کرد که «یک موفقیت جادویی» برای فتح مجدد تمام سرزمینهای از دست رفتهاش واقعبینانه نیست. یک سال جنگ به قیمت جان دهها هزار اوکراینی و ۶۷ میلیارد دلار کمک نظامی آمریکا نتوانست خطوط مقدم را به طور قابل توجهی جا به جا کند. جنوب اوکراین کشوری هموار است که از توپخانه و نیروهای هوایی برتر روسیه حمایت میکند- بدون در نظر گرفتن خطوط دفاعی عمیق و مین گذاری شدهی آن.
کی یف نیاز شدیدی به توجه و حمایت آمریکا حتی برای چرخاندن ورق در نبرد با روسیه دارد. با این حال، واقعیت بیرحمانه این است که بردار سیاسی در آمریکا در جهت مخالف است. حتی ادامهی سطوح موجود کمک، چه رسد به افزایش گستردهی آن، در حال حاضر یک چالش بزرگ برای بایدن است. کنگره همچنان بر سر این موضوع در بن بست باقی مانده است. بسیاری از جمهوری خواهان برجسته، به ویژه دونالد ترامپ، به شدت با ادامهی کمک به کی یف مخالف هستند.
با احتمال روی کار آمدن دولت ترامپ، پوتین انگیزهی زیادی دارد تا قبل از نهایی کردن هر توافقی منتظر نتیجهی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر باشد. اما هر معاملهی که ترامپ ممکن است بر سر اوکراین انجام دهد، در واقع تفاوت کمی با توافقی که بایدن در اختیار دارد خواهد داشت. تنها خبر واقعی در پیشنهاد گفت و گوی گزارش شده از طرف پوتین این است که او به دنبال ایدهی انتزاعی سازش نیست، بلکه تنها گزینهی روی میزش تجزیهی اوکراین است. هدف جنگ اعلام شدهی کی یف برای بازگرداندن مرزهای خود در سال ۱۹۹۱ دارای منطق و فضیلت عدالت در حقوق بینالملل است. اما حتی اگر فتح مجدد خرسون، زاپوریژیا، دونباس و کریمه از نظامی امکان پذیر باشد، آیا الحاق مجدد آنها به اوکراین کشور را امنتر و با ثباتتر میکند یا برعکس؟ بیش از صد و سی هزار نفر مرد بسیج شده از دونباس برای روسها در خط مقدم جنگیدهاند. بر خلاف همرزمانشان از مناطق دور دست روسیه، برای قلمرو خود میجنگند. بعید است که این اوکراینیهای سابق سلاحهای خود را به طور دسته جمعی زمین بگذارند و از دشمنانی که از سال ۲۰۱۴ به آنها میجنگند استقبال کنند. در عین حال، مقامات روسیه بیرحمانه مخالفان را در سرزمینهای که اشغال کردند از بین میبرند و برای مردم تبلیغات میکنند. شهروندان طرفدار حاکمیت اوکراین که قبلا فرار نکردهاند دستگیر، شکنجه و اخراج شدهاند.
با اطلاعات محکم کنترل شده و مطبوعات محلی خفه شده، اندازه گیری وفاداری واقعی و احساسات مردم اوکراین در سرزمینهای تحت اشغال روسیه دشوار است. اما مکالمات با برخی از تماسهای قدیمی من در دونباس حاکی از خستگی عمیق جنگ و مخالفانی بسیار سخت برای شکست دادن وجود دارد. برخی از مردم خشمگیناند که کی یف آنها را رها کرده است، برخی عصبانی هستند که مقاومت کییف باعث نابودی بسیار زیادی شده است. اما بیشتر از همه، مردم خیلی نمیخواهند که جنگ به خانههایشان بازگردد. برایشان مهم نیست که پاسپورت آنها چه رنگی است.» حتی قبل از حملهی تمام عیار پوتین در فوریهی ۲۰۲۲، بحث تجزیه یک تابو سیاسی در اوکراین بود. با این حال، خود زلنسکی مایل بود در قالب چیزی بی معنی تحت عنوان « وضعیت ویژه» جمهوریهای خلق خود خواندهی دونتسک و لوهانسک را در داخل اوکراین فدرال شده بپذیرد. در واقع یکی از پیروزیهای سیاسی اولیهی او، مذاکره موفقیت آمیز برای برگزاری همهپرسی در دونباس دربارهی وضعیت آینده آن در اکتبر ۲۰۱۹ بود. فقط پس از اعتراضات خشونت آمیز ملیگرایان اوکراینی در کی یف همهپرسی برنامهریزی شده لغو شد. حتی در جریان مذاکرات با روسیه در ماههای مارس و آوریل ۲۰۲۲، تیم زلنسکی مایل بود از عضویت اوکراین در ناتو چشمپوشی کند و موافقت کند که بحثها دربارهی وضعیت کریمه را برای سالها به تعویق بیاندازند اما وقتی روسیه دست خود را زیاد بازی کرد و خواستار غیرنظامی سازی این کشور شد، مذاکرات را کنار گذاشت.
با الحاق رسمی مناطق اشغالی به قانون اساسی فدراسیون روسیه در سپتامبر ۲۰۲۲، این نوع مصالحه دیگر امکان پذیر نیست. پذیرش رسمی از دست دادن قلمرو برای هر رییسجمهور اوکراین از نظر سیاسی غیرقابل بقا خواهد بود. اما آتشبس لزوما مستلزم تصدیق رسمی از دست دادن اراضی نیست. به عنوان مثال، دولت جمهوری قبرس وجود قبرس شمالی تحت اشغال ترکیه را به رسمیت نمیشناند و این اشغال مانعی برای الحاق قبرس به اتحادیهی اروپا نشده است.
صداهای برجسته در اوکراین- از جمله آلکسی آرستویچ مشاور سابق زلنسکی- وجود دارند که آشکارا از کی یف میخواهند سرزمینهای اشغالی را رها کند. آرستویچ در اوت گذشته در توییتی نوشت:« اگر از دست دادن دونباس و کریمه بهایی است که اوکراین باید برای عضویت در اتحادیهی اروپا و ناتو بپردازد، این بهایی است که ارزش پرداختن دارد.» او ماه گذشته به من گفت:« من خود را یک تبعیدی سیاسی میدانم.»
یکی دیگر از اعضای ارشد سابق کابینهی زلسنکی که اکنون به فکر یک حرفه سیاسی در اپوزوسیون است، میگوید: ما باید دونباس را مانند یک عضو قانقاریا قطع کنیم.«هیچ چیز خوبی از دونباس به اوکراین نخواهد رسید.» حتی پودولیاک، که متحد نزدیک زلنسکی است، اذعان میکند:« ما در مورد شکست روسیه صحبت میکنیم، نه در مورد قلمرو.» این یک تمایز بسیار مهم است. در ماههای اخیر اوکراین خسارات چشمگیری به تاسیسات دریایی روسیه در کریمه وارد کرده است. از جمله غرق شدن یک کشتی بزرگ در ماه گذشته. پل کرچ، یک پروژهی ارزشمند پوتین که قبلا دوبار در حملات اوکراین آسیب دیده است، مطمئنا در دید ژنرال کایرلو بودانوف، رییس اطلاعات نظامی اوکراین قرار دارد. حملات پهپادهای دوربرد و عملیات خرابکارانه در عمق روسیه احتمالا، همچنان باعث شرمساری پوتین خواهد شد، زیرا او برای انتخابات ریسا جمهوری اساسا بدون مناقشه در ماه مارس آماده میشود. در جبههی تحریمها اقاداماتی برای تدوین یک مسیر قانونی برای مصادرهی حدود ۲۵۰ میلیارد دلار از داراییهای مسدود شدهی دولتی روسیه در غرب و هدایت این پول برای بازسازی اوکراین در حال انجام است. ماه گذشته، در یک لحظهی تاریخی، اتحادیهی اروپا به کیاف وضعیت نامزد رسمی پیشنهاد داد.
پوتین ۲۲ درصد از خاک اوکراین را اشغال کرده و خسارات وحشتناکی به این کشور وارد کرده است. اما از هر جهت دیگر در اهداف جنگی خود شکست خورده است. اوکراین در عزم خود برای پیوستن به غرب متحدتر شده است. همچنین قدرتمندترین ارتش اروپا را توسعه داده است. پوتین به جای ایجاد یک دولت دست نشانده، دشمنی سر سخت ایجاد کرده است. اقتصاد روسیه ممکن است از تحریمها جان سالم به در برده باشد، اما ۴۰ درصد از هزینههای دولتی صرفا جنگ میشود. تهاجم به اوکراین اساسا پیمان دو دههای پوتین با مردمش را بازسازی کرده است تا در ازای چشمپوشی به غارتهای کل کشور توسط نخبگان، راه فراهم شود. بقای سیاسی او به یک رویارویی دائمی- اگر نه لزوما یک جنگ- با غرب بستگی دارد.
مشکلی که تصمیمسازان غربی با آن دست و پنجه نرم میکنند این است که اگر روسیه از این جنگ صدمه دیده است اما همین که جنگ را نبازد؛ پیروز است. بایدن در بسیج ارادهی سیاسی برای تبدیل اوکراین به یک جنگ جهانی برای دموکراسی- یا تبدیل کردن غرب به زردخانهی خود شکست خورده است. با کمال تاسف پذیرش واقعیتهای روی زمین-تقسیم عملی در امتداد خط کنترل، با حمایت تضمینهای امنیتی برای ک یف برای عضویت کامل در ناتو- به عنوان تنها راهحل امکان پذیر باقی مانده است.
منبع: spectator / ترجمه: ماهان نوروزپور
۳۱۱۳۱۳