به گزارش مجله سلامتی ایران؛ پاسخ گسترده موشکی و پهپادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و هدفقرار دادن مناطق مختلفی از سرزمینهای اشغالی نیمه شب بیست و پنجم فروردینماه صورت گرفت.
این عملیات با نام «وعده صادق» پاسخی به حمله جنگندههای ارتش رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولگری کشورمان در دمشق بود که طی آن سردار محمدرضا زاهدی فرمانده مستشاران ایرانی در سوریه و لبنان به همراه شش نفر از همرزمانش به شهادت رسیدند. جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ کشور با انتشار مطالبی از همان ساعات اولیه از این اقدام ایران حمایت کردند. محمد هادی شیرازی، مدیرعامل انتشارات خط مقدم، نیز در همین رابطه در یادداشتی نوشت که در بخشی از آن آمده:
پس از عملیات موفق وعده صادق رسانههای مقابل دو جهت را پیش گرفته و خواهند گرفت:
1) ضعیف نشان دادن عملیات و بینتیجه بودن آن
2) پرداختن به هزینههای این عملیات از حیث اقتصادی و سیاسی و در نتیجه به شکست کشاندن آن در اذهان عمومی مردم
بنابراین لازم است پاسخ دقیقی به این دو شبهه داده شود. این عملیات هیچ نتیجهای نداشته باشد، دهها نتایج روشن و مبهم دارد که برخی از آنها را با هم مرور میکنیم.
نمایش اقتدار: قطعاً این عملیات، اقتدار جمهوری اسلامی را بالا برد و قدوقواره دشمنانش را کوچک کرد. اسرائیل تا دیروز در نقاط مختلف منطقه علیه جمهوری اسلامی اقداماتی را میکرد؛ ولی هیچگاه تصور این چنین پاسخی در مخیلهاش نمیگنجید و این اتفاق اقتدار نظامی جمهوری اسلامی را نشان داد. اقتدار سیاسی هم در این چند روز گذشته رقم خورد. واماندگی آمریکاییها در جلوگیری از این عملیات و همچنین تماسهای کشورهای دیگر با وزیر امور خارجه ایران، نشان از اقتدارسیاسی ایران دارد.
شکست اساسی هیمنه صهیونیسم: اینبار با قدرتی بیشتر از عملیات طوفانالاقصی، شکست بزرگی به صهیونیستها چشانده شد؛ این در حالی است که در برابر آن عملیات عظیم حماس، آمریکاییها، با قدرت پشت رژیم ایستادند و جنایات زیادی توسط اسرائیلیها شکل گرفت؛ ولی در این شکست مفتضحانه، سعی آمریکاییها بر این بود که خیلی دخیل این میدان نشوند تا یادآور شکستشان در معرکه افغانستان و عراق در برابر نیروهای جبهه مقاومت نشود؛ پس قطعا هیمنه دو ابرقدرت امریکا و اسرائیل در این نبرد، تزلزلی اساسی یافت.
بازی دوسربُرد:ایران، با تدبیر رهبری معظم انقلاب بازی میدان منطقه را بر هم زد و توپ را در زمین اسرائیلیها انداخت و این در حالی است که هر اقدامی چه در قالب ضربه چه در قالب سکوت برای این رژیم شکننده خواهد بود و او را به سمت زوال نزدیکتر خواهد کرد.
تخریب معادلات: نکته مهم دیگر آن است که اقدام ایران، بر هم زننده معادلات نظامی اسرائیل و آمریکا بود. تصور آنان با توجه به حرکت مهرههای شطرنجشان، حمله گسترده به کنسولگریهایشان در منطقه یا نهایت خارج از منطقه بود و نه اقدام ایران علیه مناطق تحت اشغال آنان متناسب با شیطنتی که مرتکب شده بودند و این نشان از تدبیر، شجاعت و بازیگری حرفهای رهبری انقلاب در میدان نبرد است.
از نظر نظامی نیز این عملیات، دستاوردهای جدی داشت. نیروهای مسلح توانستند در یک عملیات جدی، برد موشکها و رادارگریزی آنها را در یک عملیات ترکیبی بسنجند و وقتی در برابر این حمله علیه نقاط حساس صهیونیستها، دفاع جدی در لحظه اتفاق نیفتاد، یعنی توان مقابله وجود ندارد. پس توان مقابله با قدرت اصلی جمهوری اسلامی را که هزاران مرتبه فراتر از این عملیات است، نخواهند داشت. جمهوری اسلامی به معنای واقعی صرفاً و صرفاً این رژیم را تنبیه کرد. نه وارد جنگ شد و نه انتقامی را گرفت. پس این عملیات محدود و کوچک، این همه دستاورد عظیم داشت.
نتیجه آنکه اگر عدهای چه از سیاسیون چه از دستهبندیهای دیگر از جنگ میترسند، خطای محاسباتی و عدم درک درست از قدرت ایران در صحنه است. دستاوردهای متعدد دیگری نیز وجود دارد که درجای خود گفته خواهد شد.
اما نکته دوم در مورد هزینه عملیات است. هزینه اقتصادی این عملیات به حساب جیب شخصی ما قطعاً هزینه بالایی بوده است. هر پهباد چیزی حدود 20تا 50 هزار دلار هزینه دارد. موشک که جای خودش؛ ولی این هزینه اگر در نهایت به چند میلیارد دلار برسد برای رسیدن به نتایج بالا چیزی زیادی نیست. برای جلوگیری از ریخته نشدن خون یک ایرانی و یک مسلمان و داشتن امنیت و جلوگیری از تهدیدات بعدی قطعاً اینها هزینهای نیست.
هرچند در این عملیات ایران با استفاده از پهبادها و موشکها توانست قدرت پدافند غیرعامل و بازدارندگی سیستم گنبد آهنین رژیم را یکبار دیگر بسنجد؛ اگرچه بارها این سیستم توسط گروههای مقاومت به چالش کشیده شده بود؛ ولی اینبار به طور جدیتر به جهان مخابره شد که قدرت پدافندی رژیم چیزی جز یک مشت ادعای پوشالی نیست.